به ویدیو دقت نکنید به پایین دقت کنید😂⬇️
شب بود وقته خواب بود که تبقه معمول ما از بیرون اومده بودیم و خواب نمیومد کنار مون بخوابه😐خلاصه لباس عوض کردیم😂چقدر با جزییات اوکی پارازیت نمیندازم😂🥲پنجره رو باز کردم که با یک سوسکه مرده مواجه شدم قبلانم دیده بودمش😐ولی خب میخواستم با ترسم مقابله کنم که یهو از اونور ایه ساختمون صدایه یک زنه بلند با جیغ میگفت کمککککککککک این جیغ میزد من میخندیدم😂به بابام گفتم گفت زهرمار رفتیم دیدم این میگفت کمک ما با نگرانی نگاش میکردیم یعنی نمی دیدمش😂😐همه سراشونو از پنجره بیرون کرده بودن این زنه هم جیغ میزد من اول فکر کردم دعوا زنو شهری یه. رفتم به مامانمو خالمو...کلی هرکسی که تو خونه بود گفتم😂یه زنه ساختمون بغلیش بود گفت خانوم چی شده یهو همون زنه که میگفت کمک گفت تو دسشویی گیر کردم🤣🤣🤣منو بگو یهو قهقه زدم بابابزرگم گفت زشته نخند کلی دعوام کرد اینو تو گوشه بابام گفتم اونم داشت میترکید🤣🤣🤣خلاصه زنگ زدیم اتشنشان بیاد جمعش کنه😂😂این کمک گفتناش از خروسه همسایمون بدتر بود🤣🤣🤣
۲.۹k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.