2015-08-21 17:27:26
2015-08-21 17:27:26
می خواهم حرف های را بگویم مدتی بود قناری ناز قشنگی داشتم یک روز هوای به سرم زد اورا به باغمان بردم...
دیدم شروع به آواز خواندن کرد قناری دیگری روی شاخه درخت شروع به خواندن کرد انگار باهم حرف می زدن انگار همدیگر را می شناختن در قفس را باز کردم قناری بیرون پرید ودوره قناری دیگر می چرخید ،ناگهان قناری بر زمین افتاد انگار خشکش زده بود ...اری او جان باخت این صحنه برای من خیلی درد ناک غم انگیز گذشت...بقلم نوشته های بر اساس واقعیت ها
می خواهم حرف های را بگویم مدتی بود قناری ناز قشنگی داشتم یک روز هوای به سرم زد اورا به باغمان بردم...
دیدم شروع به آواز خواندن کرد قناری دیگری روی شاخه درخت شروع به خواندن کرد انگار باهم حرف می زدن انگار همدیگر را می شناختن در قفس را باز کردم قناری بیرون پرید ودوره قناری دیگر می چرخید ،ناگهان قناری بر زمین افتاد انگار خشکش زده بود ...اری او جان باخت این صحنه برای من خیلی درد ناک غم انگیز گذشت...بقلم نوشته های بر اساس واقعیت ها
۳۵۲
۲۷ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.