خواستم در قلبم از عشقت نگهداری کنم
خواستم در قلبم از عشقت نگهداری کنم
هی غزل گفتم تو را تا خویش را یاری کنم
ماجرای ما به جایی که نمی باید رسید
می روی ...باید برای ماندنت کاری کنم
شاه مصرم که پس از داغ زلیخا مانده ام
با چه رویی پیش مردم آبروداری کنم
رفتی و بعد تو از من هیچکس خوبی ندید
رفتنت باعث شده تا مردم آزاری کنم
بی کسی هستم که بعد از مرگ هم باید خودم
بر سر قبرم بیایم گریه وزاری
هی غزل گفتم تو را تا خویش را یاری کنم
ماجرای ما به جایی که نمی باید رسید
می روی ...باید برای ماندنت کاری کنم
شاه مصرم که پس از داغ زلیخا مانده ام
با چه رویی پیش مردم آبروداری کنم
رفتی و بعد تو از من هیچکس خوبی ندید
رفتنت باعث شده تا مردم آزاری کنم
بی کسی هستم که بعد از مرگ هم باید خودم
بر سر قبرم بیایم گریه وزاری
۳.۶k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.