رمان عاشقم باش🙃🫀
part 88
اروم کنارش نشستم
من:ارسلان
ارسلان:جونمممم
من:یچیزی میخوام بگم
ارسلان:جونم
هوففففف...
بگو دیانا....
ای خداااااا...
تو میتونی..
من:من... ب.. اردار...م
ارسلان:چیییییی؟
من:من باردارم
ارسلان:جدی؟ شوخی میکنی سرکارم گذاشتی؟
من:واقعا میگم بابا
ارسلان:یعنی دارم بابا میشم؟ 🥺🥺🥺🥺
من:ارهههههه🥺🥺🥺
از ذوق بالا پایین میپرید
من:حالا به همسایه ها رحم کن😂
ارسلان:سونوگرافی رفتی؟ دختره یا پسره؟ چند ماهشه... اسمشونو چی بزاریم؟؟؟ 🥺🥺🥺
من:وایییی امون بده.. اره امروز با پانیذ سونوگرافی هم رفتم😂
عکس سونوگرافی رو دادم بهش
من:یک ماه و نیمشه
ارسلان:واییییی خدا چقدر کوچولو و خوشگلههههه🥺🥺🥺🥺
من:ای که هنوز اندازه ی نخوده😂
ارسلان:وایییییی حالا دختر یا پسر؟؟؟ 🥺
من:تا چار پنج ماهگی معلوم نیست... تو دوس داری چی باشه؟ 🥺
ارسلان:نمیدونممم هر دوش خوبهههه
من:منم همینو میگم
ارسلان:دیاانااااااااا اصن نمیتونم صبر کنم باید زنگ بزنم به همه بگم همه بدونید اصن میخوام کل شهرو شیرینی بدم🥺🥺🥺
من:ارسلانننننننننن اینقدر حالا سر و صدا نکن همسایه ها میان بالا سرت ها😂
ارسلان:به درک اصن من دارم بابا میشم میخوام کل این محله رو برا بچم بخرم میفرستمش بهترین مدرسه دنیا اصن اگه لازم باشه مهاجرت میکنیم اره میخوام همچی داشته باشه🥺🥺
من:اصلانم حسودیم نشده🥺😢
ارسلان:تو جات محفوظه❤️🔥... اما فعلا مثه بچه ادم میشینی هر چیزی نمیخوری هرجایی نمیری هر کاری نمیکنی
من:وایییی ارسلان یه طوری رفتار میکنی انگار 8 یا 9 ماهمه این تازه اولشه هنوز بچه کامل نشده که😂😐
ارسلان:به هرحال خطر ناکه.... فردا میخوام بگم مامان و بابام و مامانت و پانیذ بیان اینجا فردا نمیرم شرکت کمک وا میستم میخوایم این خبرو بهشون بدیم 🥺😂🫀
من:ووخخخ خدا بش هر چی تو بگی🥺🫀
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
اروم کنارش نشستم
من:ارسلان
ارسلان:جونمممم
من:یچیزی میخوام بگم
ارسلان:جونم
هوففففف...
بگو دیانا....
ای خداااااا...
تو میتونی..
من:من... ب.. اردار...م
ارسلان:چیییییی؟
من:من باردارم
ارسلان:جدی؟ شوخی میکنی سرکارم گذاشتی؟
من:واقعا میگم بابا
ارسلان:یعنی دارم بابا میشم؟ 🥺🥺🥺🥺
من:ارهههههه🥺🥺🥺
از ذوق بالا پایین میپرید
من:حالا به همسایه ها رحم کن😂
ارسلان:سونوگرافی رفتی؟ دختره یا پسره؟ چند ماهشه... اسمشونو چی بزاریم؟؟؟ 🥺🥺🥺
من:وایییی امون بده.. اره امروز با پانیذ سونوگرافی هم رفتم😂
عکس سونوگرافی رو دادم بهش
من:یک ماه و نیمشه
ارسلان:واییییی خدا چقدر کوچولو و خوشگلههههه🥺🥺🥺🥺
من:ای که هنوز اندازه ی نخوده😂
ارسلان:وایییییی حالا دختر یا پسر؟؟؟ 🥺
من:تا چار پنج ماهگی معلوم نیست... تو دوس داری چی باشه؟ 🥺
ارسلان:نمیدونممم هر دوش خوبهههه
من:منم همینو میگم
ارسلان:دیاانااااااااا اصن نمیتونم صبر کنم باید زنگ بزنم به همه بگم همه بدونید اصن میخوام کل شهرو شیرینی بدم🥺🥺🥺
من:ارسلانننننننننن اینقدر حالا سر و صدا نکن همسایه ها میان بالا سرت ها😂
ارسلان:به درک اصن من دارم بابا میشم میخوام کل این محله رو برا بچم بخرم میفرستمش بهترین مدرسه دنیا اصن اگه لازم باشه مهاجرت میکنیم اره میخوام همچی داشته باشه🥺🥺
من:اصلانم حسودیم نشده🥺😢
ارسلان:تو جات محفوظه❤️🔥... اما فعلا مثه بچه ادم میشینی هر چیزی نمیخوری هرجایی نمیری هر کاری نمیکنی
من:وایییی ارسلان یه طوری رفتار میکنی انگار 8 یا 9 ماهمه این تازه اولشه هنوز بچه کامل نشده که😂😐
ارسلان:به هرحال خطر ناکه.... فردا میخوام بگم مامان و بابام و مامانت و پانیذ بیان اینجا فردا نمیرم شرکت کمک وا میستم میخوایم این خبرو بهشون بدیم 🥺😂🫀
من:ووخخخ خدا بش هر چی تو بگی🥺🫀
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
۶۷.۸k
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.