ميان خواب و بيدارى
ميان خواب و بيدارى
ميان خلسه ى نرم سبكــبارى
براى تو دعا كــــــردم
دعا كردم دلت آيينهى رنگين كمان باشد
نگاهت ميزبان چشمهاى آســــمان باشد
تنت هرگز نلرزد جز ميان گردباد عشــــــق
نگيرى از كسى جز آنكه مى دانى مرادِ عشــــــق
رها باشى
رها...
مثل نسيمى لاى گنـــــــــدمها
رها در كهكشانى از تبســــمها
برقصد با نگاهـــــــت ماه در شبهاى طـــولانى
تمام آسمان را با خودت هرشب برقصــــــــانى
برایت آرزو كـــــردم
هواى باغهاى بعدِ باران را
برايت خواســــتم آرامشِ پيش از هبوطستانِ طوفان را
تمام شب
خدا را از ته چاه صـــبوريها
صدا كردم
تو را در گوشه ى زائر ســــراى دل
تمام شب دعا كردم
ميان خلسه ى نرم سبكــبارى
براى تو دعا كــــــردم
دعا كردم دلت آيينهى رنگين كمان باشد
نگاهت ميزبان چشمهاى آســــمان باشد
تنت هرگز نلرزد جز ميان گردباد عشــــــق
نگيرى از كسى جز آنكه مى دانى مرادِ عشــــــق
رها باشى
رها...
مثل نسيمى لاى گنـــــــــدمها
رها در كهكشانى از تبســــمها
برقصد با نگاهـــــــت ماه در شبهاى طـــولانى
تمام آسمان را با خودت هرشب برقصــــــــانى
برایت آرزو كـــــردم
هواى باغهاى بعدِ باران را
برايت خواســــتم آرامشِ پيش از هبوطستانِ طوفان را
تمام شب
خدا را از ته چاه صـــبوريها
صدا كردم
تو را در گوشه ى زائر ســــراى دل
تمام شب دعا كردم
۱.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.