بعد از دیدن این ویدیو و شنیدن داستان این ترانه فقط
بعد از دیدن این ویدیو و شنیدن داستان این ترانه فقط
متنی از شمس لنگردوی به یادم اومد
"آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟"
ترسیده ای؟ از كه؟ از جهان؟
من جهانت.
از گرسنگی؟
من گندمت.
از بیابان؟
من بارانت.
از زمان؟
من كودكیت.
از سرنوشت؟
آه، من هم از سرنوشت میترسم...
متنی از شمس لنگردوی به یادم اومد
"آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟"
ترسیده ای؟ از كه؟ از جهان؟
من جهانت.
از گرسنگی؟
من گندمت.
از بیابان؟
من بارانت.
از زمان؟
من كودكیت.
از سرنوشت؟
آه، من هم از سرنوشت میترسم...
۳.۰k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.