پاسخ به دو شبهه غدیر
شبهه اول : اگر واقعا ماجرای غدیر اتفاق افتاد ، پس چرا حضرت علی حتی برای یکبار به آن استناد نکرد ؟ از باب نمونه در نهج البلاغه در مورد مسائل مختلف از زبان حضرت مطالبی بیان شده اما در مورد ماجرای غدیر یک کلمه بیان نشده
جواب : اتفاقا در منابع مختلف سنّی و شیعه ، دیده می شود که حضرت به ماجرای غدیر اشاره داشتند و حتی از افرادی که در ماجرای غدیر حاضر بودند، شهادت خواستند . از باب مثال : ابوطفیل می گوید : حضرت على علیه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مىدهم هر مرد مسلمانى كه غدیر خم را به خاطر دارد و سخنى را كه در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است ، از جا برخیزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند و گفتند : رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود :هر كس من مولای او هستم ، این [علی] مولای او است ، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار ، و دشمن على را دشمن بدار
منبع : مسند احمد ابن حنبل ج 4 ص 370
شبهه دوّم : چرا هیچ یك ( حتی یك نفر ) از فرمانروایان و حاكمان عرب زبان ( نه قبل از پیامبر اسلام و نه بعد از پیامبر اسلام ) برای تعیین و معرفی جانشین خودش از كلمه مولی استفاده نكرده است ؟ ( اگر این واژه معنای خلیفه و اولی الامر و جانشین می دهد )
جواب : نقل های زیادی وجود دارد که نشان می دهد کلمه ولی به معنی جانشینی به کار رفته . از باب مثال وقتی رسول خدا رحلت کردند، پدر ابوبکر یعنی ابی قحافه سوال کرد : « چه کسی ولی امربعد از رسول خدا خواهد بود ؟ » منبع : أخبار مكة فی قدیم الدهر وحدیثهم، حمد بن إسحاق بن العباس الفاكهی أبو عبد الله، شماره 1832، ص 80
خب معلوم است « ولی امر » در اینجا ، به معنای جانشینی رسول خدا هست نه به معنای دوست و رفیق و امثال آن
شاهد دیگر : خلیفه دوم چنین نقل کرد : وقتی رسول خدا رحلت کرد، ابوبکر ولی او شد و وقتی ابوبکر از دنیا رفت من ولیّ او شدم (صحیح مسلم ، کتاب الجهاد والسیر ، باب حکم الفیء ، ج ۳ ، ص ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ ، ح ۳۳۰۲ )
خب معلوم است که در اینجا کلمه ولی به معنای جانشینی هست و نه معنای دیگر
و اما یک اعتراف بزرگ در مورد غدیر ...
امام محمد غزالی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید : از خطبه هاي رسول گرامي اسلام خطبه غدير خم است كه همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر كس من مولا و سرپرست او هستم، علي مولا و سرپرست او است. عمر ابن خطاب پس از اين فرمايش رسول خدا ، به علي (عليه السلام) اين گونه تبريك گفت:
« تبريك، تبريك، اي ابوالحسن، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاي ديگري هستي »
اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبري علي ( عليه السلام ) و نشانه رضايتش از انتخاب علي (عليه السلام) به رهبري امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز ها، عمرابن خطاب تحت تأثير هواي نفس و علاقه به رياست و رهبري خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلي تغيير داد و با لشكر كشي ها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمين هاي ديگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلي هموار كرد و از مصاديق اين سخن شد: (فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا). پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهايي ناچيز به دست آوردند، و چه بد معامله اي كردند. منبع : مجموعة رسائل الإمام الغزالي. ص483.
جواب : اتفاقا در منابع مختلف سنّی و شیعه ، دیده می شود که حضرت به ماجرای غدیر اشاره داشتند و حتی از افرادی که در ماجرای غدیر حاضر بودند، شهادت خواستند . از باب مثال : ابوطفیل می گوید : حضرت على علیه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مىدهم هر مرد مسلمانى كه غدیر خم را به خاطر دارد و سخنى را كه در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است ، از جا برخیزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند و گفتند : رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود :هر كس من مولای او هستم ، این [علی] مولای او است ، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار ، و دشمن على را دشمن بدار
منبع : مسند احمد ابن حنبل ج 4 ص 370
شبهه دوّم : چرا هیچ یك ( حتی یك نفر ) از فرمانروایان و حاكمان عرب زبان ( نه قبل از پیامبر اسلام و نه بعد از پیامبر اسلام ) برای تعیین و معرفی جانشین خودش از كلمه مولی استفاده نكرده است ؟ ( اگر این واژه معنای خلیفه و اولی الامر و جانشین می دهد )
جواب : نقل های زیادی وجود دارد که نشان می دهد کلمه ولی به معنی جانشینی به کار رفته . از باب مثال وقتی رسول خدا رحلت کردند، پدر ابوبکر یعنی ابی قحافه سوال کرد : « چه کسی ولی امربعد از رسول خدا خواهد بود ؟ » منبع : أخبار مكة فی قدیم الدهر وحدیثهم، حمد بن إسحاق بن العباس الفاكهی أبو عبد الله، شماره 1832، ص 80
خب معلوم است « ولی امر » در اینجا ، به معنای جانشینی رسول خدا هست نه به معنای دوست و رفیق و امثال آن
شاهد دیگر : خلیفه دوم چنین نقل کرد : وقتی رسول خدا رحلت کرد، ابوبکر ولی او شد و وقتی ابوبکر از دنیا رفت من ولیّ او شدم (صحیح مسلم ، کتاب الجهاد والسیر ، باب حکم الفیء ، ج ۳ ، ص ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ ، ح ۳۳۰۲ )
خب معلوم است که در اینجا کلمه ولی به معنای جانشینی هست و نه معنای دیگر
و اما یک اعتراف بزرگ در مورد غدیر ...
امام محمد غزالی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید : از خطبه هاي رسول گرامي اسلام خطبه غدير خم است كه همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر كس من مولا و سرپرست او هستم، علي مولا و سرپرست او است. عمر ابن خطاب پس از اين فرمايش رسول خدا ، به علي (عليه السلام) اين گونه تبريك گفت:
« تبريك، تبريك، اي ابوالحسن، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاي ديگري هستي »
اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبري علي ( عليه السلام ) و نشانه رضايتش از انتخاب علي (عليه السلام) به رهبري امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز ها، عمرابن خطاب تحت تأثير هواي نفس و علاقه به رياست و رهبري خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلي تغيير داد و با لشكر كشي ها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمين هاي ديگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلي هموار كرد و از مصاديق اين سخن شد: (فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا). پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهايي ناچيز به دست آوردند، و چه بد معامله اي كردند. منبع : مجموعة رسائل الإمام الغزالي. ص483.
۱۶.۹k
۲۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.