💢 عجب حکایتی است ، بازی با مرگ
💢 عجب حکایتی است ، بازی با مرگ
🔹 پشت خاکریز شلمچه کربلای ۵
آتش دشمن قطع نمیشه خط اول لشگر۱۰
تا حس میکنه یه چشم مصنوعی داره نگاهش میکنه
ببین چقدر شیرین میشه
زیر اون آتش مرگبار هوس دیدن پیغمبر(ص) کرده
″دلمون خواهد که پیغمبر ببینم
دمی با ساقی کوثر نشینم.″
☆ اصلا توجه نداره که دورو برش چه خبره
یاد همه ی اون آرامش های قبل از طوفان بخیر...
☆ صبح زود است و دشمن داره پاتک میکنه
این شیر مرد هم پشت خاکریز کار خودش رو میکنه...
☆ و آخرش هم شعاری میده...
جنگ جنگ تا پیروزی
☆ فقط با عشق میتوان شرح کرد این دفتر را....
🔹 پشت خاکریز شلمچه کربلای ۵
آتش دشمن قطع نمیشه خط اول لشگر۱۰
تا حس میکنه یه چشم مصنوعی داره نگاهش میکنه
ببین چقدر شیرین میشه
زیر اون آتش مرگبار هوس دیدن پیغمبر(ص) کرده
″دلمون خواهد که پیغمبر ببینم
دمی با ساقی کوثر نشینم.″
☆ اصلا توجه نداره که دورو برش چه خبره
یاد همه ی اون آرامش های قبل از طوفان بخیر...
☆ صبح زود است و دشمن داره پاتک میکنه
این شیر مرد هم پشت خاکریز کار خودش رو میکنه...
☆ و آخرش هم شعاری میده...
جنگ جنگ تا پیروزی
☆ فقط با عشق میتوان شرح کرد این دفتر را....
۱.۶k
۱۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.