Lie part : 13
جونگمین : بهش حق بده پسر طول میکشه تا دوباره بهت علاقه مند بشه یونهی تو میخوای بیای دانشگاه ما دیگه؟
ویلیام : اوهوم میخوام بیام اونجا بیشتر پیشش باشم تو این مدت با کسی نبوده
یونهی : نچ دور و ور هیچ پسری نمیره همه رو میکشه
جونگمین : یه پسری تو دانشگاه هست از این خرپول هاست شاخ مدرسه است هیچکس رو حرفش حرف نمیزنه حتی مدیر باورت میشه مدیر هم ازش میترسه
یونهی : البته از باباش
جونگمین : خب دیگه
ویلیام : دور و بر یوری که نیست ؟
یونهی : نه نیست ولی یكم اذيتش ميكنه البته اون پسره هرکس به حرفش گوش نده رو اذیت میکنه
جونگمین : البته یوری هم جلوش وایمیسته
ویلیام : غلط کرده
ویلیام : پسره ی پررو فکر کرده کیه بزار خودم فردا بیام نمیزارم به یوری حتی نزدیک بشه
یونهی : هه تو فکر کردی یوری همون دختر قدیمه خودش یه نفره کل پسرای اون دانشگاه رو حریفه
جونگمین : اوهوم اون دیگه اون دختر صافت شکننده قدیم نیست قوی شده از وقتی که تو رفتی کلا عوض شده
ویلیام : لعنت به من لعنت که اون کار رو باهاش کردم
و قطره اشکی از چشماش چکید
یونهی : هی ويلى بس کن دیگه تموم شد تو که خودت نخواستی ولش کنی
جونگمین : پاشین بریم دیگه وسط این اتوبان نشستیم
یونهی : راست میگه پاشو پاشو ویلیام
ویلیام : بریم
جونگمین : ماشین داری؟
ویلیام : آره دارم شما خودتون برین
یونهی : اوکی پاشو میگم به نظرتون فردا یوری با ما حرف میزنه
جونگمین : نمیدونم فکر نکنم
ویلیام : چرا چیکار به شما داره
یونهی : ندیدی امشب چطور رفت فکر نکنم باهامون حرف بزنه
ویلیام : متاسفم بخاطر من با شما هم دعواش شد
جونگمین : نه بابا ول کن دیگه بیا بریم
یونهی خداحافظ
ویلیام : بای
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامت بزارید فالو کنید حمایت یادتون نره
ویلیام : اوهوم میخوام بیام اونجا بیشتر پیشش باشم تو این مدت با کسی نبوده
یونهی : نچ دور و ور هیچ پسری نمیره همه رو میکشه
جونگمین : یه پسری تو دانشگاه هست از این خرپول هاست شاخ مدرسه است هیچکس رو حرفش حرف نمیزنه حتی مدیر باورت میشه مدیر هم ازش میترسه
یونهی : البته از باباش
جونگمین : خب دیگه
ویلیام : دور و بر یوری که نیست ؟
یونهی : نه نیست ولی یكم اذيتش ميكنه البته اون پسره هرکس به حرفش گوش نده رو اذیت میکنه
جونگمین : البته یوری هم جلوش وایمیسته
ویلیام : غلط کرده
ویلیام : پسره ی پررو فکر کرده کیه بزار خودم فردا بیام نمیزارم به یوری حتی نزدیک بشه
یونهی : هه تو فکر کردی یوری همون دختر قدیمه خودش یه نفره کل پسرای اون دانشگاه رو حریفه
جونگمین : اوهوم اون دیگه اون دختر صافت شکننده قدیم نیست قوی شده از وقتی که تو رفتی کلا عوض شده
ویلیام : لعنت به من لعنت که اون کار رو باهاش کردم
و قطره اشکی از چشماش چکید
یونهی : هی ويلى بس کن دیگه تموم شد تو که خودت نخواستی ولش کنی
جونگمین : پاشین بریم دیگه وسط این اتوبان نشستیم
یونهی : راست میگه پاشو پاشو ویلیام
ویلیام : بریم
جونگمین : ماشین داری؟
ویلیام : آره دارم شما خودتون برین
یونهی : اوکی پاشو میگم به نظرتون فردا یوری با ما حرف میزنه
جونگمین : نمیدونم فکر نکنم
ویلیام : چرا چیکار به شما داره
یونهی : ندیدی امشب چطور رفت فکر نکنم باهامون حرف بزنه
ویلیام : متاسفم بخاطر من با شما هم دعواش شد
جونگمین : نه بابا ول کن دیگه بیا بریم
یونهی خداحافظ
ویلیام : بای
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامت بزارید فالو کنید حمایت یادتون نره
۱۲.۸k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.