هیچ چیز تمام نشده بود و نمی شد ، نگذشته بود و نمی گذشت .
هیچ چیز تمام نشده بود و نمیشد ، نگذشته بود و نمیگذشت . انها به دام ان زندگی افتاده بودند ، یک زندگی تکرار شده و یک چرخهی تکراری ، روزها به شب میرسیدند و شبها به روز ، مهتاب به خورشید میرسید و خورشید به مهتاب ، فصلها به گذر میافتادند و انها موی از تار موی سپید میکردند .
۳۸.۱k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.