۱- من اغلب متهمم به این که زن ستیزم. اتهام بدی هم هست ، ا

۱- من اغلب متهمم به این که زن‌ستیزم. اتهام بدی هم هست ، اما معمولا هم در دنیای واقعی و هم در دنیای مجازی با کمال میل می‌پذیرم و از خودم دفاع نمی‌کنم.

۲- زن ، عقل هستی است . هوش خلقت. مدیر کائنات . زن بخش متفکر دایره هست‌بودن ماست ، بخشی که قرار است ما را از پیچهای تند و متعدد عبور دهد و برساند به ساحل نجات.زن ، حضرت زن.

۳- نبرد زن و مرد در ایران که من فکرمی‌کنم در حال رسیدن به روزهای پایانی است ، دستاورد وقایع متعددی است که در تاریخ کشورمان اتفاق افتاده و در ناخودآگاه جمعی زن را بدل به موجود آسیب پذیر و رنجور کرده که همیشه نیاز به حمایت دارد . جنگها و هجمه‌ها و تعدد فرهنگها سبب شده مرد ایرانی همیشه فکر کند زن موجودی ناتوان و شکننده است و او باید برایش جانفشانی کند و البته مدیریتش کند، در حالی که حالا دیگر لااقل دو دهه است زن تواناترین و داناترین بخش جامعه ایرانی است .
درک این تفاوت فرهنگی و این فضای جدید برای مردها لازم و قطعی و البته دردناک است .

۴- زن مظلوم مثل مرد ظالم و مثل هر واژه کلی نگرانه دیگری تفسیر غلط و مضحکی از واقعیتهای جاری است . در این که حقوق زن در ایران رعایت نمی‌شود شکی نیست ، چرا که در خاک پاک ما کلا حقوق انسان رعایت نمی‌شود !
در بخشهایی زن مظلوم‌تر است و در بخشهایی مرد و البته که ظلم بالسویه عدل نیست ، همچنان ظلم است.
اما آنچه ما را آزار می‌دهد قوانین قدیمی نیست ، نگاه بیمار و جنسیت زده بخش بزرگی از جامعه ، و نیز بندی است که به ذهن و دلمان بسته‌ایم.

۵- خیلی از اتفاقاتی که می‌افتد برای من و خیلی از مردهای دیگر قابل درک نیست .
مثلا یکی همین داستان حق خروج زن از کشور که منوط به اجازه همسر یا قیم قانونی است!
من واقعا نمی‌فهمم چطور یک انسان ممکن است به خودش اجازه بدهد سفر کردن و نکردن انسان دیگری را منوط به اجازه خودش کند . با عرض پوزش ، به نظرم رفتار بیمارگونه و حیرت‌انگیزی است.

۶- دوران ما دوران سختی است ، دورانی که قرار است کشف کنیم زن و مرد دو بال پروازند نه دو دشمن دیرینه .
کشف وشهود همیشه با درد و عذاب همراه است . اما از این دوران که بگذریم ، ایران که دخترانش را اوج گرفته ببیند ، حتما حال همه ما بهتر خواهد شد .
البته اگر مردسالارها و فمینیستها هردو درک کنند خروج از جاده میانه‌روی چه خطای هولناکی است و چقدر سرعتمان را برای رسیدن به آرامش کم می‌کند.

۷- نه من زن ستیز نیستم .
من ستایشگر حضرت زن و آغوش امن و هوش بالا و مدیریت بی نظیرش هستم .
اما ماده ها ؟ از آنها متنفرم . ماده ستیزم . نرستیز هم هستم ، همانقدر و بیشتر .
برای من فقط انسان ارزش دارد.
جنسیت امری ثانویه و بی ارزش است و روزی می‌رسد که یاد می‌گیریم کنار هم زندگی کنیم ، نه مقابل هم .