کاش سوره ای به نام “پدر” بود
کاش سوره ای به نام “پدر” بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت،
که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت…
قسم بر بغض فرو خورده ات که
شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست …
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت،
که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت…
قسم بر بغض فرو خورده ات که
شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست …
۷.۶k
۲۰ مهر ۱۴۰۱