فیلتر جذاب4
رسیدیم وارد کلاس شدیم استاد وارد شد و شروع به درس دادن کرد زنگ خورد رفتم با نیسا رفتم حیاط و قدم میزدیم که کوک هم اومد کنارمون این چند وقت هروقت کوک بهم نزدیک میشه متوجه نگاههای سنگینش میشم
بعدش کوک با یکی از دوستاش رفت منو نیسا هم داشتیم راه می رفتیم که سه تا دختر مزاحم شدن .
یکی از اون دخترا:ایش نیسا خانم دوست پیدا کرده
بعد نیسا رو حل داد منم رفتم کمکش بلندش کردم یه سیلی به اون دختره زدم
سوهو:حق نداری دست روی دوست بلند کنی .
گفت :اوه دختر کو چولومون دهن باز کرده ببین باهات کاری ندارم فقط از کوک من دور شو (ویییییی😂) این حرفشو زدو رفت منم با نیسا به کلاس رفتیم که جکسون اومد وسط کلاس و گفت :امشب همه به مهمونیه من وعوتید .
یعنی باید منم میرفتم زنگ آخر شد رفتیم خونه توی این فکر بودم که چی بپوشم شب لباسم رو پوشیدم عکسشو می زارم و یه آرایش کردم و رفتم رسیدم به آدرسی که نیسا بهم داده بود .
بعدش کوک با یکی از دوستاش رفت منو نیسا هم داشتیم راه می رفتیم که سه تا دختر مزاحم شدن .
یکی از اون دخترا:ایش نیسا خانم دوست پیدا کرده
بعد نیسا رو حل داد منم رفتم کمکش بلندش کردم یه سیلی به اون دختره زدم
سوهو:حق نداری دست روی دوست بلند کنی .
گفت :اوه دختر کو چولومون دهن باز کرده ببین باهات کاری ندارم فقط از کوک من دور شو (ویییییی😂) این حرفشو زدو رفت منم با نیسا به کلاس رفتیم که جکسون اومد وسط کلاس و گفت :امشب همه به مهمونیه من وعوتید .
یعنی باید منم میرفتم زنگ آخر شد رفتیم خونه توی این فکر بودم که چی بپوشم شب لباسم رو پوشیدم عکسشو می زارم و یه آرایش کردم و رفتم رسیدم به آدرسی که نیسا بهم داده بود .
۳۸.۴k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.