دیگه حوصلمو از دست دادم..

دیگه حوصلمو از دست دادم..
دیگه میگم مهم نیست..
دیگه توجیح نمیکنم..
دیگه خودمو نمیزنم که به یارو بفهمونیم فلانه یا بیساره..
دیگه میگم هرجور دوس داری فکر کن..
دنباله بحث با من نگردید..
دیگه پیداش نمیکنید..
دیگه مهم نیست.
دیگه نمیگم بهم توجه کنید ایگم نکنید..
دیگه مهم نیست..
هرکاری کردی مهم نیست..
موفق باشی..
کی اهمیت میده¿من¿این یه جوکه..
هزاران دلیل برای مرگ دارم..
ولی زندم به خاطره یک دلیل..
منطقیه...
نظری که نسبت بهم داری¿محفوظ نگهش دار چون حال ندارم توجیهت کنم که اونشکلی نیستم..
یه حسه موندن توی دوراهیم..
چی بهش میگن..اها بلاتکلیفی..
منظورم از بی حسی این نیست گریه نکنم یا نخندم نه..
دیگه اهمیت نمیدم..
بهم بگن زشت میگم اهان و رد میشم..
این یعنی بی حسی..
بی حس نشید..
هرکاری کنید جلوی بی حس شدنو بگیرید..
حسه روانیای تیمارستانی داره..
زندگیتونو رنگ بدید..
خودتونو بدبخت نکنید..
دیگه میگم مهم نیست..
همش خودمو مشغول میکنم که نرم با چند نفر حرف بزنم که بهم توهین کنن یا حتی حرفایی رو بزنن که ناراحتم کنه..
اگه دیدید هستم و باهاتون حرف نمیزنم بدونین یچیزی گفتین..
اگه میبینین ایگ میکنم بیاین دلیلشو بپرسین شاید از قصد نباشه ولی اگه از قصد بود بدونین تقصیره خودتونه..
ادما خودشون خودشونو میسازن توی چشم بقیه،توی تصوراته بقیه..
خودتونو درست بسازید حتی اگه درست نیستید..
وگرنه جاتون ادمای درست ساخته شده ای میان که دیگه توجه ای به شماها نمیشه..
خودتونو خراب نکنید..
خودتونو از چشمای بقیه نندازید..
بیوفتید هیچ کمکی برای بلند شدنتون نمیدم..
حفظ ظاهر کاره سختی نیست..
همه از همه خوششون نمیاد میدونم..
ولی وقتی اولش خوشت میومد الان خوشت نمیاد به سلامت..
من قرار نیست بشم برده ی شماها..
اینکارو نکن..
اونکارو بکن..
اینو نگو..
اینو بگو..
من اینجوری ناراحت میشم..
من اینجوری ناراحت نمیشم..
من چی¿من ناراحت نمیشم¿شخصیتم تاپه اوکی..ولی احساس دارم..بی احساس میخوای¿تو خیابون سنگ هست برو دنباله اونا...
اگه اینارو به خودت گرفتی به من ربطی نداره مشکله خودته من بدونه منظور اینارو گفتم..
چندمین باره میگم خستم..
یه روز نمیتونم اعتماد کنم به بقیه..
واقعا دیگه گندش در اومده...