نمیفهمم

نمی‌فهمم !

واقعا چرا تمام اون اتفاق های بد ، اون همه فکر خیال هایی که شبا اذیتم میکنن ، درد روحی ، بد شانسی ، یا حتی بعضی موقع ها هم تلاش بدون موفقیت...



چرا اینا فقط دنبال منن
چرا تا سعی میکنم خودمو با هم سنام مقایسه کنم کلی تفاوت هست



تمام تلاشمو دارم میکنم !
که فقط شاد بمونم و هیچ وقت از سر غم غصه بیخیال زندگی و کارام نشم میخندم خنده مصنوعی نه واقعا دارم تلاش میکنم شاد بمونم که موفق شدم تو این چند روز



ولی...
الان کاملا پشتم خالیه
همین الان کوچک ترین چیز ناراحتم کنه تمام این موقیت هایی که خودمو کنترل کرده بودم خراب میشه هیچ فردی پشتم نیست و از کسی هم توقع ندارم باشه



نمیدونم شما هم اینجوری هستین یا نه ولی من بعضی وقتا به این فکر میکنم اگه قراره زندگیی که الان دارم میکنم دوباره تکرار بشه دوست دارم الان در همین لحظه موفق ترین جای ممکنه زندگیم باشم یعنی بهترین لذت یا بهترین استفاده رو الان بکنم و بیشتر ترسم از اینه نکنه راهی رو دارم اشتباه میرم که حتی خودمم متوجهش نشده باشم نکنه دارم کار اشتباهی میکنم که داره آینده منو به خطر میندازه



دوست دارم زندگی که الان دارم میکنم از تکرار زندگیم برای بار دوم قشنگ تر باشه !"




کم تر کسی متوجه تمام حرفای من میشه...
چون من یه آدم عجیبم حداقل از نظر خودم:)