مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود، اما هیچ کس باور نداشت
خوب می دانم که *تنهایی* مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی ازین بهتر نداشت
آنقدر ترسیدم از بی رحمی پاییز که
ترس من را روز پایانی شهریور نداشت
زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو بر نداشت
حال من، حال گل سرخیست در چنگ مغول
هیچ کس حالی شبیه به جز من نداشت
حال من بد بود، اما هیچ کس باور نداشت
خوب می دانم که *تنهایی* مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی ازین بهتر نداشت
آنقدر ترسیدم از بی رحمی پاییز که
ترس من را روز پایانی شهریور نداشت
زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو بر نداشت
حال من، حال گل سرخیست در چنگ مغول
هیچ کس حالی شبیه به جز من نداشت
۲.۹k
۱۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.