ویکتوریا یک دختر مکزیکی و خلافکار که پدرش خودکشی و مادرش

ویکتوریا یک دختر مکزیکی و خلافکار که پدرش خودکشی و مادرش در اثر سرطان درگذشته بوده ویکتوریا به بیماری روانی پارانویا مبتلا بود ویکتوریا و تاینی پیش خانواده تاینی زندگی می‌کردن تاینی و ویکتوریا در کانون فرهنگ با هم آشنا شده بودند چون تاینی به علت گردن گیری ماریجونا به کانون فرستاده شده بود چون زیر ۱۸سال بود ولی ویکتوریا به علت خلاف های متعدد در این کانون مدت زیادی بود همه چیز از یه مهمونی شروع میشه بر گشتنی ویکتوریا تاینی رو با ۴۶ ضربه چاقو جیبیش میکشه حتی بعدش متوجه نمیشه که تاینی رو کشته میگه تاینی حالش خوبه و از اون جالب تر تو دادگاه میگه قتل رو گردن من نندازید وگرنه خودکشی میکنم از این جالب تر ویکتوریا تو دادگاه حتی نگاه به پدر و مادر تاینی نکرده و همش میخندیده 😐💔پدر مادر تاینی به اون کمک کرده بودن شغل بگیره حتی بعضی از تتو های زنندشو پاک کردن و تو خونه راش دادن ویکتوریا به کل عین پسرا بوده حتی تو این رابطه تاینی ۱ بار کات کرده بعد از خیانت ویکتوریا با دوست صمیمی اش باز با یه معذرت خواهی که به نظر عذر خواهی میاد ولی با کلی غرور معذرت خواهی میکنه باز بر می‌گردن ولی باز ویکتوریا با فکرای بد بینانه نسبت به تاینی شروع میکنه جوری که حتی تاینی جرعت حرف زدن با یه پسر یا دختر رو نداره حتی آنقدر ها هم دعواهاشون زیاد بوده دندونای تاینی رو خرد میکنه مادر تاینی که میفهمه عصبانی میشه و میگه بزار زنگ بزنم به پلیس اما تاینی مخالفت میکنه و مجبور میشه این رابطه رو ادامه بده ☹️اگه کسی بازم سوال داره بپرسه چون داستان طولانیه و نمیشه کلشو گفت
لایک=لایک
فالو=فالو
#کلیپ_دپ