سال ها بعد
سال ها بعد
در مقابل سال ها قبل مي نشينم
و از تو
براي خودم
حرف مي زنم
به آن قسمت از خاطرم كه ديگر هيچ
يادش نيست
عكس تو را نشان مي دهم
و در دست ِ آن تكه از من كه هنوز هوشيار است
آينه مي گذارم
تَرَك ها
يكديگر را به جا مي آورند
و تنهايي
چون برف ِ بر برف
در حواس لحظه
جمع مي شود
حالا شب
بر سر ِ هر دومان
تا ابد
سپيد است....
در مقابل سال ها قبل مي نشينم
و از تو
براي خودم
حرف مي زنم
به آن قسمت از خاطرم كه ديگر هيچ
يادش نيست
عكس تو را نشان مي دهم
و در دست ِ آن تكه از من كه هنوز هوشيار است
آينه مي گذارم
تَرَك ها
يكديگر را به جا مي آورند
و تنهايي
چون برف ِ بر برف
در حواس لحظه
جمع مي شود
حالا شب
بر سر ِ هر دومان
تا ابد
سپيد است....
۱.۱k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.