Life:p⁴
Life:p⁴
بهاطرافمنگاهمیکردمکهچشممبهاسبهایظهرهدارقلمرویکیمافتادازاسترسلبهایمراگزیدمالانبایدچیکارکنمنمیخواممراسمنامزدیجنیخرابشهواگهازاینجابرمیکنوعبیاحترامیمیشهبایدچیکارکنمخدایاکمکمکن....بافرودآمدنتهیونگبررویهزمینونزدیکششدنشبهدروازهکهباگلتزئینشدهبودنفسمنهمیکلحظهدرسینهامحبسشدالانبایدچیکارکنم؟!!
توفکرفرورفتهبودمکهباصدایجونگکوکبهخودمآمدم
_بانوکیماتفاقیافتادهچرااتقدرغرقدرفکرهستین؟!!
بااسترسنفسمرابیروندادمولبخندزورکیایزدم
+نهاربابجوانهیچاتفاقینیوفتادهفقطبیشازحدبرایبانویجوانخوشحالم
جونگکوکلبخندیزدوگفت:
_حتمانگراناینهستینکهبهتریندوستتوندارهازدواجمیکنهوکمترمیتونهباشماوقتبگذرونهدرسته؟!
خندهیاجباریایکردموگفتم:
+بلهدقیقاسرورمدوریازبانویجوانبرایمسخته
بهطرفنگاهیکررمکهقامتتهیونگنمایانشدازدیدنبرادرمهمخوشحالبودمهمنگراندرستههم پدرم همبرادرمخیلیبهمبدیکردندولیتواناییندارمکهازشونمتنفرباشمآنهاخانوادهیمننشایدبرایآنهافقطیهآدماضافیباشمولیآنهاهمهکسانیهستنکهمندارم...سرمراپایینآوردمکهشایدتهیونگمنرانشناسهولیهیچچیزازچشمان تیزحاندانکیمدورنمیماندمخصوصاچهرهزیباوبینقصدخترکشان...تهیونگآرومبهسمتماقدمبرداشتوکنارجنیایستاد
برایادایاحترامبههمتعظیمکردیموتهیونگخیلیعادیبهراهشادامهداد...نفسیازرویآسودگیکشیدموخوشحالبودمکهمنونشناخته
ویوتهیونگ:
اززمانوردمتابهالانیکدخترکنارخانوادهجئونوایستادهبودکهبشدتشبیهپریبودهمونقدرمثلپریباوقارومتینوبصدتزیباوخواستنیولیخواهرکوچولویمنخیلیوقتهکهگمشدهوامکانندارهتوخاندانجئونباشهچونممکنهنیروشاذیتشونبکنه...راستشحقیقتاینهکهبعدازرفتنپریطبیبهافهمیدنکهتقصیرپرینبودهونادیدهگرفتنپدرمبودچوناومیدانستکهمادربیماراستهممنهمپدربشدتازکارمونپشیمونهستیموفقطتلاشمیکتیمکهپریکوچولومونروپیداکنیم...
بهاطرافمنگاهمیکردمکهچشممبهاسبهایظهرهدارقلمرویکیمافتادازاسترسلبهایمراگزیدمالانبایدچیکارکنمنمیخواممراسمنامزدیجنیخرابشهواگهازاینجابرمیکنوعبیاحترامیمیشهبایدچیکارکنمخدایاکمکمکن....بافرودآمدنتهیونگبررویهزمینونزدیکششدنشبهدروازهکهباگلتزئینشدهبودنفسمنهمیکلحظهدرسینهامحبسشدالانبایدچیکارکنم؟!!
توفکرفرورفتهبودمکهباصدایجونگکوکبهخودمآمدم
_بانوکیماتفاقیافتادهچرااتقدرغرقدرفکرهستین؟!!
بااسترسنفسمرابیروندادمولبخندزورکیایزدم
+نهاربابجوانهیچاتفاقینیوفتادهفقطبیشازحدبرایبانویجوانخوشحالم
جونگکوکلبخندیزدوگفت:
_حتمانگراناینهستینکهبهتریندوستتوندارهازدواجمیکنهوکمترمیتونهباشماوقتبگذرونهدرسته؟!
خندهیاجباریایکردموگفتم:
+بلهدقیقاسرورمدوریازبانویجوانبرایمسخته
بهطرفنگاهیکررمکهقامتتهیونگنمایانشدازدیدنبرادرمهمخوشحالبودمهمنگراندرستههم پدرم همبرادرمخیلیبهمبدیکردندولیتواناییندارمکهازشونمتنفرباشمآنهاخانوادهیمننشایدبرایآنهافقطیهآدماضافیباشمولیآنهاهمهکسانیهستنکهمندارم...سرمراپایینآوردمکهشایدتهیونگمنرانشناسهولیهیچچیزازچشمان تیزحاندانکیمدورنمیماندمخصوصاچهرهزیباوبینقصدخترکشان...تهیونگآرومبهسمتماقدمبرداشتوکنارجنیایستاد
برایادایاحترامبههمتعظیمکردیموتهیونگخیلیعادیبهراهشادامهداد...نفسیازرویآسودگیکشیدموخوشحالبودمکهمنونشناخته
ویوتهیونگ:
اززمانوردمتابهالانیکدخترکنارخانوادهجئونوایستادهبودکهبشدتشبیهپریبودهمونقدرمثلپریباوقارومتینوبصدتزیباوخواستنیولیخواهرکوچولویمنخیلیوقتهکهگمشدهوامکانندارهتوخاندانجئونباشهچونممکنهنیروشاذیتشونبکنه...راستشحقیقتاینهکهبعدازرفتنپریطبیبهافهمیدنکهتقصیرپرینبودهونادیدهگرفتنپدرمبودچوناومیدانستکهمادربیماراستهممنهمپدربشدتازکارمونپشیمونهستیموفقطتلاشمیکتیمکهپریکوچولومونروپیداکنیم...
۱.۹k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.