پارت 6 فیک غمگین ماه
☾🌑LOOΠΔ🌙☽
P⁶
که پدر جیمین اومد اسلحه دستش بود میخکوب بهش نگاه میکردم چشام داشت در میومد نفسم بند اومده بود اینقد که پارچه هه سفت بود به دهنم
-جیمین حرفی داری بزن بهش
دهنو دستای منو جیمینو باز کرد جیمین اومد پیشم...
_مادرم همیشه برام ی شعر میخوند :) اونو خیلی دوس دارم و الان این برای توعه
And if somebody hurts you
اگه کسی بخواد بهت اسیب برسونه
i wanna fight
باهاش میجنگم
But my hands broken, one too many times
اما دست هام چندین بار شکست
So I'll my voice
پس از صدام استفاده میکنم
I'll be so f.. King rude
بشدت بی ادب و گستاخ میشم
Words they always win...
کلمات همیشه برندن....
که صدایی مانع خوندنم شد... :)))
ساریی این پارت کم بود :))
⚠︎𝕃𝕚𝕜𝕖➫⁴⁰
⚠︎ℂ𝕠𝕞𝕖𝕟𝕥𝕖➫⁵
P⁶
که پدر جیمین اومد اسلحه دستش بود میخکوب بهش نگاه میکردم چشام داشت در میومد نفسم بند اومده بود اینقد که پارچه هه سفت بود به دهنم
-جیمین حرفی داری بزن بهش
دهنو دستای منو جیمینو باز کرد جیمین اومد پیشم...
_مادرم همیشه برام ی شعر میخوند :) اونو خیلی دوس دارم و الان این برای توعه
And if somebody hurts you
اگه کسی بخواد بهت اسیب برسونه
i wanna fight
باهاش میجنگم
But my hands broken, one too many times
اما دست هام چندین بار شکست
So I'll my voice
پس از صدام استفاده میکنم
I'll be so f.. King rude
بشدت بی ادب و گستاخ میشم
Words they always win...
کلمات همیشه برندن....
که صدایی مانع خوندنم شد... :)))
ساریی این پارت کم بود :))
⚠︎𝕃𝕚𝕜𝕖➫⁴⁰
⚠︎ℂ𝕠𝕞𝕖𝕟𝕥𝕖➫⁵
۵.۹k
۰۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.