فقط خوشم میاد تو بهم بگی ' جانم . اصلا هر کی دیگه بخواد ب
فقط خوشم میاد تو بهم بگی ' جانم . اصلا هر کی دیگه بخواد بهم بگه میزنم تو سرش ،
هیچکس به جز تو به چشمم نمیاد . . . دوست دارم منم اینطوری باشم ، حاضرم حتی از چشم همه بیفتم ولی به چشم تو خوب باشم :؛
آخ که انقدر ازت گفتم دلم برات یه ذره شد ، کاشکی الان بهم تکس بدی " کجایی قروبونت برم دلم برات تنگ شده " بعدشم برای اولین بار بهم یه لقب بدی و منو با اون صدا کنی . . . پیشی کوچولوی من :)
خیلی وقته حسرت میخورم که نمیتونم از نزدیک ببینمت ، حسرت میخورم که پیشت نیستم ، که نمیتونم چشماتو لمس کنم ، که نمیتونم اون مرواریدی که از چشمت جاری میشنو پاک کنم ، که بغلت کنم ، که بغلم کنی ، حسرت میخورم که نمیتونم لبای ابریشمی تو ببوسم ،، البته علاوه بر اون من حسودی هم میکنما .. ..
به . . . به همه چی ، به تک تک آدمایی که دورتن ، به هر کسی که میتونه صداتو بشنوه ، به کسی که تو بهش نگه میکنی ، به کسی که تو بغلش میکنی ، حتی به رهگذارایی که تو خیابون چشمشون به تو میفته ، و حتی . . . حتی به بالشتت که کل شب رو تو آغوشت میگذرونه و میتونه عطر موهاتو زندگی کنه .. ..(:
و علاه بر حسودی کردنو حسرت خوردن . . . خیلی نگرانت میشم ، تو مراقب خودت نیستی ، وقتی میری بیرون خیلی میترسم ، دلشوره دارم ، راستش از نگرانی دِق میکنم یکم بیشتر مراقب خودت باش . . .
.
.
.
خب ، فکر کنم دیگه تونسته باشی شاید قسمتی از دید من نسبت به خودتو ببینی ، درک کنی ، و بفهمی که چقدر دوست دارم ، که چقدر عاشقتم ؛ شایدم دلیل الکی غیرتی شدنامو فهمیده باشی . . .
ولی .. .. یه چیز مونده که میخوام از دید خودت بهش نگا کنی ؛ میدونی من میترسم . . . نکنه بهم دروغ بگی ، میترسم که به هم نرسیم . . . ،
میدونم دوسم داریا ولی ؛
خرابی و نابودی که هر روز دارم تو رابطه ها ، حتی اونایی که چندین سالهن میبینم ، تو دلمو خالی میکنه . . .
میخوام بهم قول بدی ، نه از اون قولای سر سری ها نه . یه قولی که تا ابد یادت باشه قول بدی هیچوقت بهم دروغ نگی ، قول بدی همیشه پیشم باشی ، قول بدی . . . هیچوقت تنهام نزاری ؛
باشه ?
،
،
،
،
خب دیگه تمومه ، میخوام از این به بعد بدونی اینا حس منه ، حق نداری فکر کنی دوستت ندارم چون هیچوقت این احساسات من نسبت به تو تغییر نمکینه . . .
خیلی دوستت دارم.؛
{؛....بای بای پیشی کوچولو....؛}
هیچکس به جز تو به چشمم نمیاد . . . دوست دارم منم اینطوری باشم ، حاضرم حتی از چشم همه بیفتم ولی به چشم تو خوب باشم :؛
آخ که انقدر ازت گفتم دلم برات یه ذره شد ، کاشکی الان بهم تکس بدی " کجایی قروبونت برم دلم برات تنگ شده " بعدشم برای اولین بار بهم یه لقب بدی و منو با اون صدا کنی . . . پیشی کوچولوی من :)
خیلی وقته حسرت میخورم که نمیتونم از نزدیک ببینمت ، حسرت میخورم که پیشت نیستم ، که نمیتونم چشماتو لمس کنم ، که نمیتونم اون مرواریدی که از چشمت جاری میشنو پاک کنم ، که بغلت کنم ، که بغلم کنی ، حسرت میخورم که نمیتونم لبای ابریشمی تو ببوسم ،، البته علاوه بر اون من حسودی هم میکنما .. ..
به . . . به همه چی ، به تک تک آدمایی که دورتن ، به هر کسی که میتونه صداتو بشنوه ، به کسی که تو بهش نگه میکنی ، به کسی که تو بغلش میکنی ، حتی به رهگذارایی که تو خیابون چشمشون به تو میفته ، و حتی . . . حتی به بالشتت که کل شب رو تو آغوشت میگذرونه و میتونه عطر موهاتو زندگی کنه .. ..(:
و علاه بر حسودی کردنو حسرت خوردن . . . خیلی نگرانت میشم ، تو مراقب خودت نیستی ، وقتی میری بیرون خیلی میترسم ، دلشوره دارم ، راستش از نگرانی دِق میکنم یکم بیشتر مراقب خودت باش . . .
.
.
.
خب ، فکر کنم دیگه تونسته باشی شاید قسمتی از دید من نسبت به خودتو ببینی ، درک کنی ، و بفهمی که چقدر دوست دارم ، که چقدر عاشقتم ؛ شایدم دلیل الکی غیرتی شدنامو فهمیده باشی . . .
ولی .. .. یه چیز مونده که میخوام از دید خودت بهش نگا کنی ؛ میدونی من میترسم . . . نکنه بهم دروغ بگی ، میترسم که به هم نرسیم . . . ،
میدونم دوسم داریا ولی ؛
خرابی و نابودی که هر روز دارم تو رابطه ها ، حتی اونایی که چندین سالهن میبینم ، تو دلمو خالی میکنه . . .
میخوام بهم قول بدی ، نه از اون قولای سر سری ها نه . یه قولی که تا ابد یادت باشه قول بدی هیچوقت بهم دروغ نگی ، قول بدی همیشه پیشم باشی ، قول بدی . . . هیچوقت تنهام نزاری ؛
باشه ?
،
،
،
،
خب دیگه تمومه ، میخوام از این به بعد بدونی اینا حس منه ، حق نداری فکر کنی دوستت ندارم چون هیچوقت این احساسات من نسبت به تو تغییر نمکینه . . .
خیلی دوستت دارم.؛
{؛....بای بای پیشی کوچولو....؛}
۱.۴k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳