جدا خیلی بده به این پی بردم هیچکی داخل خانواده منو
نه دوست داره نه قبول داره خیلی تلاش کردم خیلیییی که بچه ی خوب و موفقی باشم ولی......
بابام به مامانم گفت از این بچه متنفرم فقط دخترم و پسرمو دوست دارم
مامانمم صدرصد به من اهمیت نمی ده خودش کلی عذابم داد برا نمره ولی اخر اگر دخترو پسرشم برن مدرسه کم بیارن اهمیت نمی ده چون اونا براش ارزشمندننن
چرا به دنیا اومدم چرا قرصایی که مامانم برا سقطم خورد تاثیر نزاشتتتتتتتت
زمانی که برادرم به دنیا اومد چه خوشحالی کردن ولی وقتی من به دنیا اومدم چیی چون دختر بودم
بابام به مامانم گفت از این بچه متنفرم فقط دخترم و پسرمو دوست دارم
مامانمم صدرصد به من اهمیت نمی ده خودش کلی عذابم داد برا نمره ولی اخر اگر دخترو پسرشم برن مدرسه کم بیارن اهمیت نمی ده چون اونا براش ارزشمندننن
چرا به دنیا اومدم چرا قرصایی که مامانم برا سقطم خورد تاثیر نزاشتتتتتتتت
زمانی که برادرم به دنیا اومد چه خوشحالی کردن ولی وقتی من به دنیا اومدم چیی چون دختر بودم
۱.۷k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.