از ریدمال ترین روزام میتونم به امروز و دیروز اشاره کنم
دِ اخه من ننه ی اموزش پروشو گاییدم چرا راهنماییا باید تا ساعت ۲ مدرسه باشن.
بعد این مدرسه ی به اصطلاح خاث و عالی فرزانگان، انقدر داشن اموزای کونی، کصکش تاکسیک، سمی و مغرور و کرینج داره که میخوای تک تکشونو بگایی
ببینید، من مقداری اضافه وزن دارم و تپل حساب میشم دیگه، بعد اون دختره داشت چاق های کلاسو میگفت با دست اشاره میکرد، این و اون این و اون تا رسید بمن بمنم گفت اینو بعد دوستش عذرخواهی کرد به جا اون از من بعد معلم هم گفت مختاری *فامیلی من* یه نگاه بد بهت انداخت.
یعنی من ننتو گاییدم مادرجنده، کصکش بتوچه من چاقم، دوست دارم چاق باشم چیزی از تو کم میشه، خودش کپی یه چوب خشکه بعد میاد بمن میگه چاق قرمساق کونی
بابا دلم میخواد ازینجا برم همه دوستام رفتن شهدای هسته ای منِ کصخل اینجا تهنام.
دلم میخواد بمیرم عیش😑
از یه دختره که قبلا کلاس ۴ باهاش بودم، حالا هم اینجاعه ساعتو ازش پرسیدم، داشت با دوستش خوش و بش میکرد بعد روشو برگردوند پیش من خنده هاش رفتن و مثلا ساردح و خشنح ساعتو بهم گفت. ای من مادرتو...
تو میای برا من شاخ میشی؟ همین کونی کلاس چهار ام میومد از من درخواست نقاشی میکرد براش میکشیدم مثل سگ سوخته ذوق میکرد الان دم در اورده کصکش
الان من هر چقدر فشار بخورم تو خونه هیچی نمیشه بیام اینجا هم بنویسمشون هیچی نمیشه، هم شما نمیفهمین من چیمیگم هم خودم نمیفهمم هم وفت من تلف هم وقت شما.
بعد این مدرسه ی به اصطلاح خاث و عالی فرزانگان، انقدر داشن اموزای کونی، کصکش تاکسیک، سمی و مغرور و کرینج داره که میخوای تک تکشونو بگایی
ببینید، من مقداری اضافه وزن دارم و تپل حساب میشم دیگه، بعد اون دختره داشت چاق های کلاسو میگفت با دست اشاره میکرد، این و اون این و اون تا رسید بمن بمنم گفت اینو بعد دوستش عذرخواهی کرد به جا اون از من بعد معلم هم گفت مختاری *فامیلی من* یه نگاه بد بهت انداخت.
یعنی من ننتو گاییدم مادرجنده، کصکش بتوچه من چاقم، دوست دارم چاق باشم چیزی از تو کم میشه، خودش کپی یه چوب خشکه بعد میاد بمن میگه چاق قرمساق کونی
بابا دلم میخواد ازینجا برم همه دوستام رفتن شهدای هسته ای منِ کصخل اینجا تهنام.
دلم میخواد بمیرم عیش😑
از یه دختره که قبلا کلاس ۴ باهاش بودم، حالا هم اینجاعه ساعتو ازش پرسیدم، داشت با دوستش خوش و بش میکرد بعد روشو برگردوند پیش من خنده هاش رفتن و مثلا ساردح و خشنح ساعتو بهم گفت. ای من مادرتو...
تو میای برا من شاخ میشی؟ همین کونی کلاس چهار ام میومد از من درخواست نقاشی میکرد براش میکشیدم مثل سگ سوخته ذوق میکرد الان دم در اورده کصکش
الان من هر چقدر فشار بخورم تو خونه هیچی نمیشه بیام اینجا هم بنویسمشون هیچی نمیشه، هم شما نمیفهمین من چیمیگم هم خودم نمیفهمم هم وفت من تلف هم وقت شما.
۲.۹k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.