Hēyf✨
Hēyf✨
Part: 4
[Start]
امیر:عرض میکنم
اهو:سنگین شدی
امیر:ارمان میشناسی؟!
اهو:با من من کنان و ترسی ک ب جونم افتاده بود گفتم ن....نه
امیر:نیشخنده ای زدمو و کلافه ی قورت اب دیگه خوردم
که نمیشناسی
لیوانو محکم گذاشتم رو اپن با قدم هایی بلند رفتم سمت اهو پاشو!
اهو:امیر
امیر:پاشو اهو
اهو:پاشدم و محکم دستمو گرفت و کشید دنبال خودش
امیر:دراتاقو باز کردم و دستگیره تراسو کشیدم و واکردم و اهو رو هول دادم تو تراس
صدام رفت بالا
که نمیشناسی
اهو:چرا اینجوری میکنی
امیر:تو با صمیمی ترین رفیق منو رهام ریختی روهم میگی چیزی شده!!!
دمتم گرم نه هیچی نشده هیچی فقد ابروم رفته و کمی از اعتبارم اونم بتخمت عزیزم
د اخه بچه تو چیزی از این رابطه ها سرت بود اینجوری رفتار نمیکردی بام
اهو:چه ر...
امیر:دستمو گذاشتم رو کمرش و اروم در گوشش لب زدم
نادیده میگیرم
جاش مامان بچهامی
***
Part: 4
[Start]
امیر:عرض میکنم
اهو:سنگین شدی
امیر:ارمان میشناسی؟!
اهو:با من من کنان و ترسی ک ب جونم افتاده بود گفتم ن....نه
امیر:نیشخنده ای زدمو و کلافه ی قورت اب دیگه خوردم
که نمیشناسی
لیوانو محکم گذاشتم رو اپن با قدم هایی بلند رفتم سمت اهو پاشو!
اهو:امیر
امیر:پاشو اهو
اهو:پاشدم و محکم دستمو گرفت و کشید دنبال خودش
امیر:دراتاقو باز کردم و دستگیره تراسو کشیدم و واکردم و اهو رو هول دادم تو تراس
صدام رفت بالا
که نمیشناسی
اهو:چرا اینجوری میکنی
امیر:تو با صمیمی ترین رفیق منو رهام ریختی روهم میگی چیزی شده!!!
دمتم گرم نه هیچی نشده هیچی فقد ابروم رفته و کمی از اعتبارم اونم بتخمت عزیزم
د اخه بچه تو چیزی از این رابطه ها سرت بود اینجوری رفتار نمیکردی بام
اهو:چه ر...
امیر:دستمو گذاشتم رو کمرش و اروم در گوشش لب زدم
نادیده میگیرم
جاش مامان بچهامی
***
۱.۴k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.