جهنم من پارت اخر
جهنم من پارت اخر
ارسلان،گفتمو تموم شد
.........چندسال بعد........
ارسلان،عشقممم جات خبه اونجا اذیتت نمیکنن نگران نباشی این روزا میام پیشت قول میدم
.......چند روز بعد ........
ارسلان،چاقو برداشتم ی کاغذ و مداد هم برداشتم نوشتم ماماننن ببخشید عمرمم مجبور شدم
بعد زدم ب رگم.....
مامان ارسلان،ارسلان بیا ناهار ارسلان ارسلاننن
ای بابا الان میام
ار ارس ارسلانننننن جیغغغغغغغغغ......
پایان..
دوستان میدونم بعد هس رمانام ولی الان رمان جدید میزارم
ارسلان،گفتمو تموم شد
.........چندسال بعد........
ارسلان،عشقممم جات خبه اونجا اذیتت نمیکنن نگران نباشی این روزا میام پیشت قول میدم
.......چند روز بعد ........
ارسلان،چاقو برداشتم ی کاغذ و مداد هم برداشتم نوشتم ماماننن ببخشید عمرمم مجبور شدم
بعد زدم ب رگم.....
مامان ارسلان،ارسلان بیا ناهار ارسلان ارسلاننن
ای بابا الان میام
ار ارس ارسلانننننن جیغغغغغغغغغ......
پایان..
دوستان میدونم بعد هس رمانام ولی الان رمان جدید میزارم
۲۸۹
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.