و "شب" ...
و "شب" ...
گاهی ناجیِ آدم هاست !
وقتی آدم به جایی می رسد که به جز خواب ؛
هیچ چیزِ دیگری آرامَش نمی کند ...
جایی که از زمین و زمان ، خسته و گریزان می شود .
جایی که دیگر ؛
انگیزه ای نیست ، امیدی نیست ، پناهی نیست ...
همان جایی که "صبح" ؛
آغازِ فرو پاشی و ویرانی ست !
گاهی ناجیِ آدم هاست !
وقتی آدم به جایی می رسد که به جز خواب ؛
هیچ چیزِ دیگری آرامَش نمی کند ...
جایی که از زمین و زمان ، خسته و گریزان می شود .
جایی که دیگر ؛
انگیزه ای نیست ، امیدی نیست ، پناهی نیست ...
همان جایی که "صبح" ؛
آغازِ فرو پاشی و ویرانی ست !
۱۰.۸k
۲۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.