کجایی ای که عمری
کجایی ای که عمری
در هوایت نشستم
زیر باران ها کجایی
اگر مجنون اگر لیلا غریبم
در بیابان ها کجایی
کجای این شب تاریک
به روی ماه در بستی
نه میگویی نه میدانم
کجا ماندم کجا هستی
من آتش بودم اما تو
به خاکستر نشستی
اگر شب هست و فردا نیست
اگر راهی به رویا نیست
چه آهو ها که در
چشمان لیلا نیست
اگر گم کرده ام خود را
مرا در گریه پیدا کن
اگر از شکوه لب بستم
سکوتم را تماشا کن
در هوایت نشستم
زیر باران ها کجایی
اگر مجنون اگر لیلا غریبم
در بیابان ها کجایی
کجای این شب تاریک
به روی ماه در بستی
نه میگویی نه میدانم
کجا ماندم کجا هستی
من آتش بودم اما تو
به خاکستر نشستی
اگر شب هست و فردا نیست
اگر راهی به رویا نیست
چه آهو ها که در
چشمان لیلا نیست
اگر گم کرده ام خود را
مرا در گریه پیدا کن
اگر از شکوه لب بستم
سکوتم را تماشا کن
۲.۳k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲