وقتی می ره دوست داشتنش می مونه رو دستت،
وقتی میره دوست داشتنش میمونه رو دستت،
نمیدونی باید باهاش چیکار کنی!
نمیتونی بندازیش تو سطل زباله، حتی نمیتونی بندازیش ته یه کمد و در رو ببندی؛ انگار چسبیده کف دستت، با هیچ روشی کنده نمیشه.
هر دفعه دستاترو به هم میمالی یه خاطره میاد رو، داغ میشه و کف دستترو میسوزونه؛
میبینی خودش نیست اما دوست داشتن لعنتی هنوز هست،
از این همه نبودن دستات یخ میکنه انقدر که جای خالیشرو یه گوله یخ میگیره.
هر چی زمان میگذره این گوله یخ کوچیک و کوچیکتر میشه.
بالاخره یه روزی میرسه که میشه یه قطره آب، بخار میشه و از روی دستات میپره!
اما اون روز کِی میرسه؟
هیچکس زمان دقیقشرو نمیدونه
-پریسا_زابلی_پور
....
نمیدونی باید باهاش چیکار کنی!
نمیتونی بندازیش تو سطل زباله، حتی نمیتونی بندازیش ته یه کمد و در رو ببندی؛ انگار چسبیده کف دستت، با هیچ روشی کنده نمیشه.
هر دفعه دستاترو به هم میمالی یه خاطره میاد رو، داغ میشه و کف دستترو میسوزونه؛
میبینی خودش نیست اما دوست داشتن لعنتی هنوز هست،
از این همه نبودن دستات یخ میکنه انقدر که جای خالیشرو یه گوله یخ میگیره.
هر چی زمان میگذره این گوله یخ کوچیک و کوچیکتر میشه.
بالاخره یه روزی میرسه که میشه یه قطره آب، بخار میشه و از روی دستات میپره!
اما اون روز کِی میرسه؟
هیچکس زمان دقیقشرو نمیدونه
-پریسا_زابلی_پور
....
۳.۶k
۱۹ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.