ارغوان میبینی...؟
ارغوان میبینی...؟
به تماشاگه ویرانی ما آمدند!
مانده ایم؛تا ببینیم نبودن را...
آخر قصه،شنودن را ...
پشت این پنجره ی بسته هنوز
عطر آواز بنان ماندهست ...
شهریار اینجا،شعر نقاشش را خواندهست
آن شبِ افشاری
با کسایی و قوامی و ادیب
تا قرایی و فرود
وآن درآمد از اوج؛شجریان،لطفی
چه شبی بود،دریغ ...
زندگی روی از این غمکده،گردانیدهست ...
ارغوان ...
در و دیوار غریب افتاده
چه تماشا دارد...؟!!
به تماشاگه ویرانی ما آمدند!
مانده ایم؛تا ببینیم نبودن را...
آخر قصه،شنودن را ...
پشت این پنجره ی بسته هنوز
عطر آواز بنان ماندهست ...
شهریار اینجا،شعر نقاشش را خواندهست
آن شبِ افشاری
با کسایی و قوامی و ادیب
تا قرایی و فرود
وآن درآمد از اوج؛شجریان،لطفی
چه شبی بود،دریغ ...
زندگی روی از این غمکده،گردانیدهست ...
ارغوان ...
در و دیوار غریب افتاده
چه تماشا دارد...؟!!
۳.۵k
۰۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.