کاش باران بودم

کاش باران بودم
و غم پنجره را میشستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم
پاک کن پنجره از دلتنگی
که هوا دلخواه هست
گوش کن باران را
که پیامی دارد
دست از غم بردار
زندگی کوتاه هست
باز کن پنجره را
روز نو در راه هست
دیدگاه ها (۰)

لذت داشتن ی دوست خوبتوی یه دنیای بدمثل خوردن یه فنجون قهوه گ...

نمایی از داخل کاخ چهلستون اصفهان

بارش اولین باران بهاری اصفهان

حسرت رو دقیقا اونجا میشه حس کرد ‌که ابتهاج گفته ؛آه اگر آرزو...

اگر من در زندگی ام باران بودم....‌می شستم تمام غم ها را از پ...

سیصد و شصت و پنج روز با تو---روز اول

عشق ( درد بی پایان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط