فیک التماس پارت ⑨
فیک التماس پارت ⑨
تهیونگ: قضیش مفصله براتون توضیح میدم
تهیونگ: ا.ت برو هرچی دوستداری سفارش بده ما هم الان میایم
ا.ت رفت
تهیونگ: بین خودمون باشه اما من، من عاشقش شدم
سئوجون و جیهوپ مات مونده بودن
تهیونگ: خب بیاین بریم تو
رفتن تو
تهیونگ رفت کنار ا.ت نشست و ناهار خوردن و بعدم برگشتن
توی راه:
ا.ت: میگم تهیونگ نمیشه من برم ایدل شم؟
ته: ایدل شی؟
ا.ت: اخه از بچگی ارزوم بوده
ته: نه، باید راجع بهش فک کنم
ا.ت: بیا دلم می خاست یه شوهر داشته باشم چیزی که گفتم قبول کنه نه این جوری خر مرگ کنه ادمو
ته: مگه شوهر نوکرتو عه؟
ا.ت: بغض
رسیدن عمارت
ویو ا.ت
رفتم رو تختمو خابیدم عصر بود وقتی بیدار شدم دیدم ته تو حیاط کنار استخره
منم از پشت رفتم هلش دادم تا خاستم هلش بدم جاخالی داد تا خاستم بیوفتم توی استخر که از پشت لباسمو گرفت
ته: میبنم که خاستی منو بندازی تو اب. بیش فعال شدی؟
ا.ت: اره شدم
ته: ولت کنم؟
ا.ت: فک کردی ولم کنی چیکار میشه میمیرم؟
ته ولش کرد، ا.تم افتاد تو اب
ا.ت هم اومد بالا و همون موقه خون بالا اورد
ته: سئوجون، جیهوپ (داد) بیاین
تهیونگ منو براید استایل (درسته؟) بغل کرد و میدویید سمت ساختمون منو برد تو اتاقم
سئوجونم پزشک خبر کرد و پزشکه اومد
پزشک: قربان خانومتون دچار یک بیماری هستن که با مصرف نکردن دارو ها خون بالا میارن یا حتی موجب کما هم میشه
ته: الان چی کار کنم
پزشک: این دارو هارو میدم حتما بخورن و...
تهیونگ: قضیش مفصله براتون توضیح میدم
تهیونگ: ا.ت برو هرچی دوستداری سفارش بده ما هم الان میایم
ا.ت رفت
تهیونگ: بین خودمون باشه اما من، من عاشقش شدم
سئوجون و جیهوپ مات مونده بودن
تهیونگ: خب بیاین بریم تو
رفتن تو
تهیونگ رفت کنار ا.ت نشست و ناهار خوردن و بعدم برگشتن
توی راه:
ا.ت: میگم تهیونگ نمیشه من برم ایدل شم؟
ته: ایدل شی؟
ا.ت: اخه از بچگی ارزوم بوده
ته: نه، باید راجع بهش فک کنم
ا.ت: بیا دلم می خاست یه شوهر داشته باشم چیزی که گفتم قبول کنه نه این جوری خر مرگ کنه ادمو
ته: مگه شوهر نوکرتو عه؟
ا.ت: بغض
رسیدن عمارت
ویو ا.ت
رفتم رو تختمو خابیدم عصر بود وقتی بیدار شدم دیدم ته تو حیاط کنار استخره
منم از پشت رفتم هلش دادم تا خاستم هلش بدم جاخالی داد تا خاستم بیوفتم توی استخر که از پشت لباسمو گرفت
ته: میبنم که خاستی منو بندازی تو اب. بیش فعال شدی؟
ا.ت: اره شدم
ته: ولت کنم؟
ا.ت: فک کردی ولم کنی چیکار میشه میمیرم؟
ته ولش کرد، ا.تم افتاد تو اب
ا.ت هم اومد بالا و همون موقه خون بالا اورد
ته: سئوجون، جیهوپ (داد) بیاین
تهیونگ منو براید استایل (درسته؟) بغل کرد و میدویید سمت ساختمون منو برد تو اتاقم
سئوجونم پزشک خبر کرد و پزشکه اومد
پزشک: قربان خانومتون دچار یک بیماری هستن که با مصرف نکردن دارو ها خون بالا میارن یا حتی موجب کما هم میشه
ته: الان چی کار کنم
پزشک: این دارو هارو میدم حتما بخورن و...
۳.۲k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.