خون اشام من
خون اشام من
Part5
$ اون دختره رو به عنوان دوست دخترت معرفی کنی
_چی اون انسانه بعدشم عمرا قبول کنه
£بد فکریم نیستا توهم مجبورش کن
_باشه حالا یه کاریش میکنم
$یونگی باید برگردیم گله تو دردسر افتاده
£باشه بریم جونگکوک بهمون خبر بده
_باشه
رفتم سمت اتاق دختره که دیدم داره گریه میکنه نمیدونم چرا ولی وقتی میبینمش قلبم تند تند میزنه رفتم نزدیکش
_هی گریه نکن
نمیتونم هق اخه تو هق می حوای منو بکشی هق
_باشه نمکشمت ولی یه شرط داره
چه هق شرطی
_باید نقش دوست دخترمو بازی کنی
چی اما اما ....باشه
_خوبه
اما من لباس ندارم
_برات میارم
خدمتکارا رو صدا کردم و بهشون گرفتم برای ا/ت یه لباس درست کنند
حمایت نمیشه چرا☹
Part5
$ اون دختره رو به عنوان دوست دخترت معرفی کنی
_چی اون انسانه بعدشم عمرا قبول کنه
£بد فکریم نیستا توهم مجبورش کن
_باشه حالا یه کاریش میکنم
$یونگی باید برگردیم گله تو دردسر افتاده
£باشه بریم جونگکوک بهمون خبر بده
_باشه
رفتم سمت اتاق دختره که دیدم داره گریه میکنه نمیدونم چرا ولی وقتی میبینمش قلبم تند تند میزنه رفتم نزدیکش
_هی گریه نکن
نمیتونم هق اخه تو هق می حوای منو بکشی هق
_باشه نمکشمت ولی یه شرط داره
چه هق شرطی
_باید نقش دوست دخترمو بازی کنی
چی اما اما ....باشه
_خوبه
اما من لباس ندارم
_برات میارم
خدمتکارا رو صدا کردم و بهشون گرفتم برای ا/ت یه لباس درست کنند
حمایت نمیشه چرا☹
۱۳.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.