پارت ۵

پارت ۵

ساعت ۷:۰۰ صبح اسپانیا
ا.ت ویو
با زنگ گوشیم بیدار شدم
شماره نا شناس بود
قطع کردم
بلند شدم حاضر شدم برای سالن

۸:۰۰ اسپانیا : سالن ورزشی
رسیدم سالن که با قیافه مضحک جانی
رو به رو شدم
× چرا جواب نمیدی
+ پس شماره ناشناس تو بودی در ضمن سلام
×هوفف میخواستم بهت بگم که پس فردا به کره شمالی حرکت میکنیم
برای مسابقه
+ باش ممنون
رفتم پیش مربی و سلام کردم
$ اوه سلام ا.ت اها راستی برای پس فردا اماده باش ما قراره برای مسابقه
به کره شمالی حرکت کنیم
+ میدونم اطلاع داشتم
$ خیلی هم عالی خب حتما کار مهمی داری که به اینجا اومدی
+ اره مثل اینکه یه شخصی دیشب بهم توهین کرد و
گفت که تو یه بازی کردن ایراد و ضعف زیادی دارم
$ اومم حالا کدوم احمقی این چرت و پرت هارو گفته
+ جئون جانگکوک
$ عه خب درست گفته
+ از کجا مطمئنی
$ اون بهترین بازیکنه و اینم لازمه بدونی که جذابه
اما بخاطر چهره اش بالا نیومده اون واقعا بازیکن ماهریه
پس اگه همچین حرفی زده حتما یه مشکل ریزی داشتی
اما مهم نیس باهم حلش میکنیم
+ خیلی ممنون ....