ایجونم)
ایجونم)
🐰 *: وی.. من اینجام!
🐯 : جونگ کوک، فکر میکنی من بتتونم این کارو انجام بدم؟؟
🐰 : تو میتونی!*
پ.ن:رفته نزدیکترین جا به تهیونگ)) یاد قدیم افتادم. تهیونگی که از ارتفاع میترسید و جونگکوک بهش امید میداد و میگفت میتونی!) یه شوشوی حمایت گرِ تمام عیار)
🐰 *: وی.. من اینجام!
🐯 : جونگ کوک، فکر میکنی من بتتونم این کارو انجام بدم؟؟
🐰 : تو میتونی!*
پ.ن:رفته نزدیکترین جا به تهیونگ)) یاد قدیم افتادم. تهیونگی که از ارتفاع میترسید و جونگکوک بهش امید میداد و میگفت میتونی!) یه شوشوی حمایت گرِ تمام عیار)
۲.۳k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.