رمان پارت ۱
رمان پارت ۱#
از خواب پاشدم دیدم عشقم زنگ زده عه راستی یادم رفت خودمو معرفی کنم من سوسن تازه از کانادا برگشته بودم که تو فرودگاه🛫 یه پسری بهم خورد و افتادم زمین 💫
اون منو بلند کردو من از اون خوشم اومد 🤪
خیلی پسر خوشتیپی بود و خیلی با احترام بود🫠
ازم پرسید اسمت چیه؟✨
منم گفتم اسمم سوسن خانوم 😹
گفت چقدر با افاده ای🤪
واین شد داستان عاشق شدن ما ۰🤪
ما دو تا تو کالج آتامان درس میخونیم🧑💻🧑🏫
بهترین و باحال ترین مدرسه ی استانبول هستش
ما رفتیم توی کلاس 12A
امروز یکی تازه به کلاسمون اومد
اسمش لیدیا بود دیدم داره به عمر یعنی دوست پسرم نخ میدی منم شروع کردم به کتک زدن اون 🤬🫣
تا اینکه دوست پسرش سرپ رسید و من رو هل داد من زمین خوردم
وایییی دارم خواب میبینم عمر داشت با سرعت به سمت سرپ میدوئید و با مشت زد به صورت سرپ و سرپ زمین افتاد و غرق خون
شد 😵💫
دوست پسر جذاب مننننن واییییی☺️👼
گل من 🥹
اگه منتظر پارت بعدی هستید این پارت رو به ۱۰ تا لایک برسونید اگه از ۱۰ بیشتر باشه هر دو پارتش رو همزمان میزارم یعنی پارت ۲.۳🙃🙂
از خواب پاشدم دیدم عشقم زنگ زده عه راستی یادم رفت خودمو معرفی کنم من سوسن تازه از کانادا برگشته بودم که تو فرودگاه🛫 یه پسری بهم خورد و افتادم زمین 💫
اون منو بلند کردو من از اون خوشم اومد 🤪
خیلی پسر خوشتیپی بود و خیلی با احترام بود🫠
ازم پرسید اسمت چیه؟✨
منم گفتم اسمم سوسن خانوم 😹
گفت چقدر با افاده ای🤪
واین شد داستان عاشق شدن ما ۰🤪
ما دو تا تو کالج آتامان درس میخونیم🧑💻🧑🏫
بهترین و باحال ترین مدرسه ی استانبول هستش
ما رفتیم توی کلاس 12A
امروز یکی تازه به کلاسمون اومد
اسمش لیدیا بود دیدم داره به عمر یعنی دوست پسرم نخ میدی منم شروع کردم به کتک زدن اون 🤬🫣
تا اینکه دوست پسرش سرپ رسید و من رو هل داد من زمین خوردم
وایییی دارم خواب میبینم عمر داشت با سرعت به سمت سرپ میدوئید و با مشت زد به صورت سرپ و سرپ زمین افتاد و غرق خون
شد 😵💫
دوست پسر جذاب مننننن واییییی☺️👼
گل من 🥹
اگه منتظر پارت بعدی هستید این پارت رو به ۱۰ تا لایک برسونید اگه از ۱۰ بیشتر باشه هر دو پارتش رو همزمان میزارم یعنی پارت ۲.۳🙃🙂
۳.۷k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.