وقتی چشمای تورو دیدم ، به ایمانم شک کردم ، تو ایمان منو ز
وقتی چشمای تورو دیدم ، به ایمانم شک کردم ، تو ایمان منو زیر سوال بردی ، تو کاری کردی که فقط چشای تورو بپرستم ، من میتونم یه روزی وطنمو ترک کنم ، جسممو ترک کنم ، قلبمو از سینم دربیارم ، ولی تو ؟ اگه تو نباشی منی وجود نداره چون تو همون مرز وطنی که من بهش پناه بردم ، تو همون روح جسم منی که با نبودنت منیم وجود نداره ، تو همون دلیل تپش قلبمی ، حالا میفهمی ؟ تو دلیل بودن منی . R
۷.۵k
۰۲ آبان ۱۴۰۳