می توانم کنار تو باشم و
میتوانم کنار تو باشم و
باز بیآواز از راز اينهمه همهمه بگذرم
من از پیِ زبانِ پوسيدگان نخواهم رفت
تنها منم که در خواب اين هم زمستانِ لنگرنشين،
هی بهارْبهار... برای باغ،
بابونه آرزو میکنم
حالا همين شوقِ بیقيمت و قاعده
همين حدود رؤيا و رفتنِ از پیِ نور، ما را بس،
تا بر اقليم شقايق و
خيالِ پروانه پادشاهی کنيم
شعر #سیدعلی_صالحی
صدای #خسرو_شکیبایی
باز بیآواز از راز اينهمه همهمه بگذرم
من از پیِ زبانِ پوسيدگان نخواهم رفت
تنها منم که در خواب اين هم زمستانِ لنگرنشين،
هی بهارْبهار... برای باغ،
بابونه آرزو میکنم
حالا همين شوقِ بیقيمت و قاعده
همين حدود رؤيا و رفتنِ از پیِ نور، ما را بس،
تا بر اقليم شقايق و
خيالِ پروانه پادشاهی کنيم
شعر #سیدعلی_صالحی
صدای #خسرو_شکیبایی
۷.۰k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲