ولی لیریک ماما🫠>>>>
ولی لیریک ماما🫠>>>>
ناشناس فریاد میزنم، ناشناس
افسرده, بی فکر
هیچکس نمونده که به من توجه کنه
دارم دور می افتم، انگار گمش کردم
چاره ای ندارم جز اینکه تحمل کنم، برای همین چشمهامو میبندم
ماما! بهم بگو، جوابم رو بده
چرا مردم تغییر کردن؟
شاید وجود چیز زیبایی
مثل زمان رو فراموش کردن
یادشون رفته چجوری عاشق باشن
دیگه قلبی برای توجه کردن به هم ندارن
انقدر مشغول زندگی شدن که پشتشون رو به هم کردن
نقاب نامرئی
چشمای حسود خالی از احساس رو مخفی میکنه
با اینکه میدونن آخرش چی میشه، بازم گشنن
حالا راضی هستی؟
دیگه تو چشمای هم نگاه نمیکنیم
با هم ارتباط برقرار نمیکنیم؟ عاشق نمیشیم؟
با درد برگشت به واقعیت، اشکم سرازیر میشه
بگو که تغییر میکنه، که میتونه تغییر کنه
به من بگو، ماما، ماما
با اینکه باهوشیم، یه جورایی، به میل خودمون
خودمون رو تو زندان گیر انداختیم
اساس شخصیت هامون رو
گذاشتیم رو دنیایی از صفر و یک
هیچ نشونی از حیات نیست
نشونی از احساس نیست
فقط زندگی روز مره ی عادی از احساسات
هرچی بیشتر ادامه پیدا میکنه، بیشتر افسوس میخورم
با دردی که خودم باعثشم،
تنها موندم
هم دیگه رو میبینیم و دست هم رو میگیریم
با هم میخندیم و گریه میکنیم
ما به هم شبیهیم و به هم وابسته ایم
اما اگه بخوای تغییرش بدی...
دیگه تو چشمای هم نگاه نمیکنیم؟
با هم ارتباط برقرار نمیکنیم؟ عاشق نمیشیم؟
با درد برگشت به واقعیت، اشکم سرازیر میشه
بگو که تغییر میکنه، که میتونه تغییر کنه
به من بگو، ماما، ماما
برگرد!
میمیری، میکشی، میجنگی، فریاد میزنی
این جنگ نیست
نجاتمون بده ماما ماما
ماما،ماما،کمک کن برگردیم
ماما، ماما
کمک کن درک کنیم و عقب بکشیم
زد و خورد میکنیم، میزنیم، دعوا میکنیم، جانبداری میکنیم
این بازی نیست
نجاتمون بده ماما ماما
ماما، ماما، کمکم کن برگردم (آره)
بی احتیاط، بی احتیاط (ماما)
ناشناس فریاد میزنم، ناشناس (ماما)
افسرده، بی فکر (ماما)
هیچکس نمونده که به من توجه کنه (ماما)
اگر فقط بتونیم
قدر روز های خوبی که تو زندگی بهمون داده شده رو بدونیم
اگر فقط بتونیم روابط عاطفی جدیدی رو شروع کنیم
بیشتر از قلبای شکسته، میتونیم
عشق و خوشی رو از با هم بودن داشته باشیم
دیگه تو چشمای هم نگاه نمیکنیم؟
با هم ارتباط برقرار نمیکنیم؟ عاشق نمیشیم؟
با درد برگشت به واقعیت، اشکم سرازیر میشه
بگو که تغییر میکنه، که میتونه تغییر
به من بگو، ماما، ماما
ناشناس فریاد میزنم، ناشناس
افسرده, بی فکر
هیچکس نمونده که به من توجه کنه
ناشناس فریاد میزنم، ناشناس
افسرده, بی فکر
هیچکس نمونده که به من توجه کنه
دارم دور می افتم، انگار گمش کردم
چاره ای ندارم جز اینکه تحمل کنم، برای همین چشمهامو میبندم
ماما! بهم بگو، جوابم رو بده
چرا مردم تغییر کردن؟
شاید وجود چیز زیبایی
مثل زمان رو فراموش کردن
یادشون رفته چجوری عاشق باشن
دیگه قلبی برای توجه کردن به هم ندارن
انقدر مشغول زندگی شدن که پشتشون رو به هم کردن
نقاب نامرئی
چشمای حسود خالی از احساس رو مخفی میکنه
با اینکه میدونن آخرش چی میشه، بازم گشنن
حالا راضی هستی؟
دیگه تو چشمای هم نگاه نمیکنیم
با هم ارتباط برقرار نمیکنیم؟ عاشق نمیشیم؟
با درد برگشت به واقعیت، اشکم سرازیر میشه
بگو که تغییر میکنه، که میتونه تغییر کنه
به من بگو، ماما، ماما
با اینکه باهوشیم، یه جورایی، به میل خودمون
خودمون رو تو زندان گیر انداختیم
اساس شخصیت هامون رو
گذاشتیم رو دنیایی از صفر و یک
هیچ نشونی از حیات نیست
نشونی از احساس نیست
فقط زندگی روز مره ی عادی از احساسات
هرچی بیشتر ادامه پیدا میکنه، بیشتر افسوس میخورم
با دردی که خودم باعثشم،
تنها موندم
هم دیگه رو میبینیم و دست هم رو میگیریم
با هم میخندیم و گریه میکنیم
ما به هم شبیهیم و به هم وابسته ایم
اما اگه بخوای تغییرش بدی...
دیگه تو چشمای هم نگاه نمیکنیم؟
با هم ارتباط برقرار نمیکنیم؟ عاشق نمیشیم؟
با درد برگشت به واقعیت، اشکم سرازیر میشه
بگو که تغییر میکنه، که میتونه تغییر کنه
به من بگو، ماما، ماما
برگرد!
میمیری، میکشی، میجنگی، فریاد میزنی
این جنگ نیست
نجاتمون بده ماما ماما
ماما،ماما،کمک کن برگردیم
ماما، ماما
کمک کن درک کنیم و عقب بکشیم
زد و خورد میکنیم، میزنیم، دعوا میکنیم، جانبداری میکنیم
این بازی نیست
نجاتمون بده ماما ماما
ماما، ماما، کمکم کن برگردم (آره)
بی احتیاط، بی احتیاط (ماما)
ناشناس فریاد میزنم، ناشناس (ماما)
افسرده، بی فکر (ماما)
هیچکس نمونده که به من توجه کنه (ماما)
اگر فقط بتونیم
قدر روز های خوبی که تو زندگی بهمون داده شده رو بدونیم
اگر فقط بتونیم روابط عاطفی جدیدی رو شروع کنیم
بیشتر از قلبای شکسته، میتونیم
عشق و خوشی رو از با هم بودن داشته باشیم
دیگه تو چشمای هم نگاه نمیکنیم؟
با هم ارتباط برقرار نمیکنیم؟ عاشق نمیشیم؟
با درد برگشت به واقعیت، اشکم سرازیر میشه
بگو که تغییر میکنه، که میتونه تغییر
به من بگو، ماما، ماما
ناشناس فریاد میزنم، ناشناس
افسرده, بی فکر
هیچکس نمونده که به من توجه کنه
۱۲.۶k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.