- گفتم: می دانی چرا آدم ها زمانی که وارد بازار اقتصاد و د
- گفتم: میدانی چرا آدمها زمانیکه وارد بازار اقتصاد و درآمد و کار شدند، احساساتشان تغییر میکند؟ اعتمادشان قدری کمتر میشود و قدری محافظهکارتر میشوند و قدری حسابشدهتر میگذرند و میبخشند؟! برای اینکه وقتی در جایگاهِ عرضه و تقاضا با جهان بیرون تعامل میکنند و بیرحمیِ بازار و اقتصاد را میبینند، تازه میفهمند هیچکس به آنان رحمی نمیکند و هیچکس برای آنان صبری نمیکند و هیچکس به نفع آنان نمیبخشد و هیچکس نگران آنان نمیشود و کمترین چیزی که اهمیت دارد، احساسات و نگرانیهای آنهاست! آدمها هرچقدر هم که انسان باشند، طبیعیست که از یک جایی به بعد بگویند؛ مگر دیوانهام که جایی که به من رحمی نشده رحم کنم، جایی که زمین خوردم، صبر نکردند بلند شوم و مرا زیر پایشان له کردند تا از روی من رد شوند، صبر کنم و جایی که هیچ بخششی در کار نبوده و همه به فکر مصلحت و منفعت خودشان بودند، ببخشم؟!
گفت: کاش در مرزهای ظریف و صورتیات میماندی و گذارت به بخشِ خاکستریِ جهان نمیافتاد و هیچوقت این قسمت از جهان را نمیفهمیدی و نمیشناختی...
- گفتم: چارهای نداشتم، داشتم آسیب میدیدم! رسیدهبودم به آن بخش از جهان که اگر نزنی، زده میشوی و اگر نخوری، خورده میشوی...
گفت: اما دنیا بیش از هرچیزی نیاز داشت به سادگی، به مهربانی، به زیر و رو نکشیدن، به بخشیدن، به گذشت...
- گفتم: ولی رسم و اجبارهای جهان، همیشه، همه چیز را خراب میکند...
به مسیرم برگشتم و به این فکر کردم که او خودش هم در قسمت خاکستریِ جهان ایستادهبود...🍂🙂🧡
#نرگس_صرافیان_طوفان
◥محبوبِ من!
⸽ با بودنِ شما...
⸽ غصهیِ پاییز حوالیِ لبخندی
⸽ از سرذوق گم میشود.
⸽ وبلندی شبهایش به یادِ زیبایی
⸽ چشمانت صبح میشود.
⸽ محبوبِ من!
⸽ این روزها زیر سایه بودنت؛
⸽ خوشبختی...
⸽ میان زرد ونارنجی های پاییز
⸽ میتازد و میپیچد به دورِ تنم!
⸽ عزیزجانم❥...
⸽ برای منی که تورا دارم؛
⸽ پاییز خودِ بهار است!
◢من سبز وجهانم سبز!💚👫❤🍂 ִֶָ › ...
⇠ #زهی
گفت: کاش در مرزهای ظریف و صورتیات میماندی و گذارت به بخشِ خاکستریِ جهان نمیافتاد و هیچوقت این قسمت از جهان را نمیفهمیدی و نمیشناختی...
- گفتم: چارهای نداشتم، داشتم آسیب میدیدم! رسیدهبودم به آن بخش از جهان که اگر نزنی، زده میشوی و اگر نخوری، خورده میشوی...
گفت: اما دنیا بیش از هرچیزی نیاز داشت به سادگی، به مهربانی، به زیر و رو نکشیدن، به بخشیدن، به گذشت...
- گفتم: ولی رسم و اجبارهای جهان، همیشه، همه چیز را خراب میکند...
به مسیرم برگشتم و به این فکر کردم که او خودش هم در قسمت خاکستریِ جهان ایستادهبود...🍂🙂🧡
#نرگس_صرافیان_طوفان
◥محبوبِ من!
⸽ با بودنِ شما...
⸽ غصهیِ پاییز حوالیِ لبخندی
⸽ از سرذوق گم میشود.
⸽ وبلندی شبهایش به یادِ زیبایی
⸽ چشمانت صبح میشود.
⸽ محبوبِ من!
⸽ این روزها زیر سایه بودنت؛
⸽ خوشبختی...
⸽ میان زرد ونارنجی های پاییز
⸽ میتازد و میپیچد به دورِ تنم!
⸽ عزیزجانم❥...
⸽ برای منی که تورا دارم؛
⸽ پاییز خودِ بهار است!
◢من سبز وجهانم سبز!💚👫❤🍂 ִֶָ › ...
⇠ #زهی
۵۶.۸k
۱۷ آبان ۱۴۰۳