اون پرواز هیرت انگیز part 11
وقتی رسیدم از دیدن لباسای دست دوزم تن اعضا ضوق کردم پول رو پرداخت کردم و وارد شدم رفتم تو صف وقتی نوبتم شد نفر اولی که دیدم آر ام بود
مکالمه(علامت اعضا بی تی اس
آرام! جین!!یونگی!!!جیهوپ!!!! جیمین!!!!!تهیونگ!!!!!!جونکوک!!!!!!!
+سلام
!سلام
+ سلام
!خوبی چه خبر
+ وایییی دیگه نمیتونم خودم رو کنترل کنم منم طراح این لباس های تنتونم من میخوام تراح لباس هاتون باشم قبول کن لطفاااااااا
!آه آروم واقعا من عاشق لباسمم لطفا آروم باش من با کمپانی حرف میزنم
+واقعا مرسییییییییی
!باشه پس برو جلو بقیه رو ببین تا بقیه هم بتونن ببیننمون
+چشم
!!سلام حرفاتون رو شنیدم تو واقعا زیبایی
منم دوست دارم به تو کمک کنم اما قبلش بایر این فن لاین زود تر تموم بشه ما بریم خونه حرف بزنیم
+باشه پس من زود تر میرم جلو عا فقط قبلش یه بوس پروازی برام بفرست
!!یاع یاع یاع باشه ماچ
+مرسی
سلام
!!!سلام
+من
!!!آره آره شنیدم
+العان تو خیلی خوابت میاد اگه کیوت بشی و یه میو بامزه کنی من زود تر مرم جلو تا همه زود تر پشت سر من بیان جلو شده نیم دقیقه زود تر برسید خونه
!!!هههه میدونم نمیدونی زبون نزن ............ میو
+واییییییییییییییییییی
سلام
!!!!سلاممممم
+واییییی جیهوپ کیوتتتتتتتتت
!!!!خیلی مرسی بابت لباس هااااااااااا
+وای خواهش میکنم من باید از شما تشکر کنم اگه شما نبودین من انگیزه ای واسه فرار از خونه نداشتم و العان هنوز زیر دست و پای مادر و پدرم داشتم کتک میخوردم
!!!!چی
+هیچی از دهنم در رفت مرسی جونم رو نجات دادین من زود تر برم جلو
!!!!اما
+بای
سلام
!!!!!سلام ببخشید فالگوش واستادم خیلی دختر قوی هستی بایست کیه
+تهیونگ و جونکوک
!!!!!آه پس زود داری رد میشی برسی به اونا؟
+نه من عاشق همتونم میخوام حرف دلمو به همتون بگم و برم روی یه چیزی کار کنم
!!!!!میشه بدونم اون چیز چیه
+آره روی یک لباس دیگه برای شما کارام توی مزون مدرسم و زوق کردن و آماده کردن خودم چون آرام قول داده من رو به کمپانی معرفی میکنه تا طراح لباساتون شم باید چند نمونه آماده داشته باشم دیگه
!!!!!امید وارم قبول بشی
+مرسی
سلام
!!!!!!سلاممممممممممم خیلی عاشق لباسم شدم
+(تا این جمله رو گفت متوجه نگاه سنگینی روم شدم وقتی دور و رم رو نگاه کردم دیدم جونکوکه معزب شدم)
+ عاشقتم بایستمی
!!!!!!میخوام از بیشتر لباسات رو بپوشم ایمممم برو جونکوک خیلی باهات حرف داره فکر کنم از لباست خوشش نیومده
+سلام
!!!!!!!سلام
+چی شده
!!!!!!!اول ناراحت شدم که چرا فقط فقط برای من لباس نزاشتی تادیدم نوشتی لباسم نامرئیه میخواستی لخت بیام فن لاین نه
+(یه خنده ریز) خوب اره
!!!!!!!اما تو میدونستی ما اینجا اجازه لخت شدن رو نداریم
+در گوشش گفتم اما اینجوری خیلی سک/سی میشی بعد از کیفم یک لباس در آوردم گذاشتم جلوش گفتم اینم لباست........
مکالمه(علامت اعضا بی تی اس
آرام! جین!!یونگی!!!جیهوپ!!!! جیمین!!!!!تهیونگ!!!!!!جونکوک!!!!!!!
+سلام
!سلام
+ سلام
!خوبی چه خبر
+ وایییی دیگه نمیتونم خودم رو کنترل کنم منم طراح این لباس های تنتونم من میخوام تراح لباس هاتون باشم قبول کن لطفاااااااا
!آه آروم واقعا من عاشق لباسمم لطفا آروم باش من با کمپانی حرف میزنم
+واقعا مرسییییییییی
!باشه پس برو جلو بقیه رو ببین تا بقیه هم بتونن ببیننمون
+چشم
!!سلام حرفاتون رو شنیدم تو واقعا زیبایی
منم دوست دارم به تو کمک کنم اما قبلش بایر این فن لاین زود تر تموم بشه ما بریم خونه حرف بزنیم
+باشه پس من زود تر میرم جلو عا فقط قبلش یه بوس پروازی برام بفرست
!!یاع یاع یاع باشه ماچ
+مرسی
سلام
!!!سلام
+من
!!!آره آره شنیدم
+العان تو خیلی خوابت میاد اگه کیوت بشی و یه میو بامزه کنی من زود تر مرم جلو تا همه زود تر پشت سر من بیان جلو شده نیم دقیقه زود تر برسید خونه
!!!هههه میدونم نمیدونی زبون نزن ............ میو
+واییییییییییییییییییی
سلام
!!!!سلاممممم
+واییییی جیهوپ کیوتتتتتتتتت
!!!!خیلی مرسی بابت لباس هااااااااااا
+وای خواهش میکنم من باید از شما تشکر کنم اگه شما نبودین من انگیزه ای واسه فرار از خونه نداشتم و العان هنوز زیر دست و پای مادر و پدرم داشتم کتک میخوردم
!!!!چی
+هیچی از دهنم در رفت مرسی جونم رو نجات دادین من زود تر برم جلو
!!!!اما
+بای
سلام
!!!!!سلام ببخشید فالگوش واستادم خیلی دختر قوی هستی بایست کیه
+تهیونگ و جونکوک
!!!!!آه پس زود داری رد میشی برسی به اونا؟
+نه من عاشق همتونم میخوام حرف دلمو به همتون بگم و برم روی یه چیزی کار کنم
!!!!!میشه بدونم اون چیز چیه
+آره روی یک لباس دیگه برای شما کارام توی مزون مدرسم و زوق کردن و آماده کردن خودم چون آرام قول داده من رو به کمپانی معرفی میکنه تا طراح لباساتون شم باید چند نمونه آماده داشته باشم دیگه
!!!!!امید وارم قبول بشی
+مرسی
سلام
!!!!!!سلاممممممممممم خیلی عاشق لباسم شدم
+(تا این جمله رو گفت متوجه نگاه سنگینی روم شدم وقتی دور و رم رو نگاه کردم دیدم جونکوکه معزب شدم)
+ عاشقتم بایستمی
!!!!!!میخوام از بیشتر لباسات رو بپوشم ایمممم برو جونکوک خیلی باهات حرف داره فکر کنم از لباست خوشش نیومده
+سلام
!!!!!!!سلام
+چی شده
!!!!!!!اول ناراحت شدم که چرا فقط فقط برای من لباس نزاشتی تادیدم نوشتی لباسم نامرئیه میخواستی لخت بیام فن لاین نه
+(یه خنده ریز) خوب اره
!!!!!!!اما تو میدونستی ما اینجا اجازه لخت شدن رو نداریم
+در گوشش گفتم اما اینجوری خیلی سک/سی میشی بعد از کیفم یک لباس در آوردم گذاشتم جلوش گفتم اینم لباست........
۴۹۹
۲۸ شهریور ۱۴۰۳