🌱🍒گشت تا دور آن قدِ رعنایِ یار از چشمِ من*
🌱🍒گشت تا دور آن قدِ رعنایِ یار از چشمِ من*
می دمد در هر نفس، صد لاله زار از چشمِ من
بر امیدِ وصل چندان اشک باریدم، نشد*
عبرتی بردند اهلِ اعتبار از چشمِ من
شُکر لله خستگانِ عِشق را در هر دیار*
عشرتی پیداست چون فصلِ بهار از چشمِ من
صد گلستان کرد گُل آهِ من از قطراتِ اشک*
گُل فروشند عالمی در هر دیار از چشمِ من
چون صدا پیچیده ام در کوچۀ هر پارسا*
نوحه گر بر هر سرِ کوه، آبشار از چشمِ من
دیدۀ خونبارِ فانی گشت زیبِ مَهوشان*
رونق افزایِ تغافل، چشمِ یار از چشمِ من 🕯
پ.ن:
و تنها کسی را که در قلبم ساکن کردم توئی
و تو از بینِ تمامِ مردم مرا بِه گریه می اندازی. 🌱🍒
فانی بلخی
می دمد در هر نفس، صد لاله زار از چشمِ من
بر امیدِ وصل چندان اشک باریدم، نشد*
عبرتی بردند اهلِ اعتبار از چشمِ من
شُکر لله خستگانِ عِشق را در هر دیار*
عشرتی پیداست چون فصلِ بهار از چشمِ من
صد گلستان کرد گُل آهِ من از قطراتِ اشک*
گُل فروشند عالمی در هر دیار از چشمِ من
چون صدا پیچیده ام در کوچۀ هر پارسا*
نوحه گر بر هر سرِ کوه، آبشار از چشمِ من
دیدۀ خونبارِ فانی گشت زیبِ مَهوشان*
رونق افزایِ تغافل، چشمِ یار از چشمِ من 🕯
پ.ن:
و تنها کسی را که در قلبم ساکن کردم توئی
و تو از بینِ تمامِ مردم مرا بِه گریه می اندازی. 🌱🍒
فانی بلخی
۷.۰k
۱۵ مهر ۱۴۰۲