پارت پنج
پارت پنج
کوک. اونزن اینجوری کتکت زده
میرای سر شو میندازه پاین
کوک. مهم نیست بیا یریم با ناهی اشنات کنم
میرایسرشو تکون میده
کوک ومیرای باهم میرن پیش ناهی وناهی به میرای میگه که توی اتاق بچه هایی که خوابن باشه واگه کسی بیدار شد بخوابونش
میرای. اگه نخوابید
ناهی. اگه نخوابید بهش شیر بده
میرای به یکی از کارمندای اونجا میگه میرای رو به اتاق ببره
کوک. ناهی
ناهی. بله
کوک. حواست به این دختر باشه
ناهی. چشم
کوک میره اتاقش
دو ساعت بعد
کوک. کارام تموم شد رفتم دنبال میرای
ناهی. کوک
کوک. ناهی صد بارگفتم با اسم صدام نزن
ناهی. چشم
کوک داشت میرفت
ناهی. کو ای ریس
کوک. بله
ناهی. میگم این دختره کارشو خیلی خوب انجام داد میتونه استخدام شه
کوک. قبل این که توبگی استحدام بود
ناهی🤨 یعنی چی
کوک. یعنی همین
ناهی. باشه
کوک. میرای کجاست
ناهی. ام خب داره ظرفارو میشوره
کوک. چی مه نگفتم فقط حواسش به بچه ها باشه
چرا ولی خب لورا رو گفتم بره اونجا
کوکـ لورا اینجا چیکار میکنه
ناهی. خب میخواد استخدام شه دیگه
کوک. بگو فردام بیاد
کوک میره سمت اشپز خونه
کوک. میرای
میرای. بله
کوک. داری چیکار میکنی
میرای دارم ظرف میشورم
کوک. این کار تو نیست بیا بریم خونه
میرای. خونه
کوک. خونه ی من
میرای. ب. باشه
وایسید ظرفارو بشورم
کوک. این کار تو نیست
بلند شو بیا
میرای. چشم
کوکو میرای باهم میرن سوار ماشین میشن وبه عمارت یومین میرن
کوک. پیاده شو
میرای. چشم
وسط راه
کوک. چرا چراغا خاموشه
کوک. کلید می ندازه که یهووووووووؤ
کوک. اونزن اینجوری کتکت زده
میرای سر شو میندازه پاین
کوک. مهم نیست بیا یریم با ناهی اشنات کنم
میرایسرشو تکون میده
کوک ومیرای باهم میرن پیش ناهی وناهی به میرای میگه که توی اتاق بچه هایی که خوابن باشه واگه کسی بیدار شد بخوابونش
میرای. اگه نخوابید
ناهی. اگه نخوابید بهش شیر بده
میرای به یکی از کارمندای اونجا میگه میرای رو به اتاق ببره
کوک. ناهی
ناهی. بله
کوک. حواست به این دختر باشه
ناهی. چشم
کوک میره اتاقش
دو ساعت بعد
کوک. کارام تموم شد رفتم دنبال میرای
ناهی. کوک
کوک. ناهی صد بارگفتم با اسم صدام نزن
ناهی. چشم
کوک داشت میرفت
ناهی. کو ای ریس
کوک. بله
ناهی. میگم این دختره کارشو خیلی خوب انجام داد میتونه استخدام شه
کوک. قبل این که توبگی استحدام بود
ناهی🤨 یعنی چی
کوک. یعنی همین
ناهی. باشه
کوک. میرای کجاست
ناهی. ام خب داره ظرفارو میشوره
کوک. چی مه نگفتم فقط حواسش به بچه ها باشه
چرا ولی خب لورا رو گفتم بره اونجا
کوکـ لورا اینجا چیکار میکنه
ناهی. خب میخواد استخدام شه دیگه
کوک. بگو فردام بیاد
کوک میره سمت اشپز خونه
کوک. میرای
میرای. بله
کوک. داری چیکار میکنی
میرای دارم ظرف میشورم
کوک. این کار تو نیست بیا بریم خونه
میرای. خونه
کوک. خونه ی من
میرای. ب. باشه
وایسید ظرفارو بشورم
کوک. این کار تو نیست
بلند شو بیا
میرای. چشم
کوکو میرای باهم میرن سوار ماشین میشن وبه عمارت یومین میرن
کوک. پیاده شو
میرای. چشم
وسط راه
کوک. چرا چراغا خاموشه
کوک. کلید می ندازه که یهووووووووؤ
۲.۹k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.