بچه ها ازتون کمک میخوام راه حل بدین
امروز دوست صمیمیم گفت بریم بازار گفتم باشه وقتی رسیدیم مامانم پیچوندش ولی من نمیدونستم میخواد بپیچونش بعد رفتیم خرید مامانم بهش گفت میخوایم بریم دکتر اونم گفت باشه
بعد رفتیم خانه کفش اون پیام داد دکتری؟ منم گفتم کم کم داریم میریم چطور
اون گفت آها
منم هیچی نگفتم بعدش گفت توی بازار کفش از کنارت رد شدم
الان از دستم خیلی ناراحته چه کار کنم بنظرتون
بعد رفتیم خانه کفش اون پیام داد دکتری؟ منم گفتم کم کم داریم میریم چطور
اون گفت آها
منم هیچی نگفتم بعدش گفت توی بازار کفش از کنارت رد شدم
الان از دستم خیلی ناراحته چه کار کنم بنظرتون
۳.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.