p5
p5
ا.ت ویو
سوار موتور خفنی شدیم
کمر جیمین رو سفت گرفتم و گاز داد
بعد چند مین به یه شهر بازی با ارم میکی موس رسیدیم
از موتور پیاده شدیم
+ منو اوردی شهربازی؟ * ذوق *
_ درسته * ذوق *
جیمین دستم رو گرفت و رفتیم داخل شهر بازی
اول ترن هوایی رفتیم بعدش یکم قایق سوار و چرخ و فلک
+ وای گشنمه
_ بریم بستنی بخوریم
رفتیم تو یه بستنی فروشی و دو تا بستنی سفارش دادیم
و بعد از خوردنش حساب کردیم و رفتیم
_ خب ا.ت الان میخوام به یه خونه ای که نزدیک همین شهربازیه ببرمت
یه خونه لب دریایه
+ اخجون پس بریم
_ امشب هم اونجا میمونیم
+اوکی
با جیمین پیاده به خونه ای زیبا رفتیم از پل رد شدیم و رفتیم داخل
و تا شب فیلم دیدیم
+ من دوباره گشنمههه
_ زنگ میزنیم همبرگر بیارن
جیمین زنگ زد و بعد چند مین غذا رسید
نشستیم خوردیم که من سوالی ازش پرسیدم
+ چرا انقد مهربون شدی؟
_ امم ا.ت میخواستم زودتر اینو بگم .. من .. من خب راستش تا چند روز دیگه
عمل دارم و مشخص نیست که چی بشه من .. من فقط میترسم که بهمون خوش نگذره و تو شاد نباشی
+ عمل برای چی
_ عمل قلب باز ، ولی خوب میشم پس بیا وقتمونو با خوشحالی بگذرونیم
+ باشه * ناراحت و بغض*
یه گاز که از همبرگر زدم کل بغضی که داشتم فراموش شد
مث گاو خوردم و رفتیم با جیمین خوابیدیم
و بالشت بزرگی که بینمون بود رو فراموش نکن یاح یاح ...
ا.ت ویو
سوار موتور خفنی شدیم
کمر جیمین رو سفت گرفتم و گاز داد
بعد چند مین به یه شهر بازی با ارم میکی موس رسیدیم
از موتور پیاده شدیم
+ منو اوردی شهربازی؟ * ذوق *
_ درسته * ذوق *
جیمین دستم رو گرفت و رفتیم داخل شهر بازی
اول ترن هوایی رفتیم بعدش یکم قایق سوار و چرخ و فلک
+ وای گشنمه
_ بریم بستنی بخوریم
رفتیم تو یه بستنی فروشی و دو تا بستنی سفارش دادیم
و بعد از خوردنش حساب کردیم و رفتیم
_ خب ا.ت الان میخوام به یه خونه ای که نزدیک همین شهربازیه ببرمت
یه خونه لب دریایه
+ اخجون پس بریم
_ امشب هم اونجا میمونیم
+اوکی
با جیمین پیاده به خونه ای زیبا رفتیم از پل رد شدیم و رفتیم داخل
و تا شب فیلم دیدیم
+ من دوباره گشنمههه
_ زنگ میزنیم همبرگر بیارن
جیمین زنگ زد و بعد چند مین غذا رسید
نشستیم خوردیم که من سوالی ازش پرسیدم
+ چرا انقد مهربون شدی؟
_ امم ا.ت میخواستم زودتر اینو بگم .. من .. من خب راستش تا چند روز دیگه
عمل دارم و مشخص نیست که چی بشه من .. من فقط میترسم که بهمون خوش نگذره و تو شاد نباشی
+ عمل برای چی
_ عمل قلب باز ، ولی خوب میشم پس بیا وقتمونو با خوشحالی بگذرونیم
+ باشه * ناراحت و بغض*
یه گاز که از همبرگر زدم کل بغضی که داشتم فراموش شد
مث گاو خوردم و رفتیم با جیمین خوابیدیم
و بالشت بزرگی که بینمون بود رو فراموش نکن یاح یاح ...
۹.۵k
۱۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.