دوست داشتن تو، شبیه آخرین چکه ی آبی است که مسافر مانده در
دوست داشتن تو، شبیه آخرین چکهی آبی است که مسافر مانده در بیابان را به آبادی میرساند. شبیه آخرین کبریت یک کوهنورد راه گم کرده در لبهی پرتگاهی دور و سرد. شبیه جُستن کوره راهی در جنگل، و دست انداختن به آخرین تکه تختهای که موجهای سرگردان دریا میآورند. شبیه شعری است در حاشیهی کتابی کهنه، به دست خطی آشنا. دوست داشتن تو، آخرین امید من است …
۵.۲k
۲۶ مرداد ۱۴۰۱