امروز وقتی این کلیپ دیدم یاده یه چیزی افتادم، یک سال پیش
امروز وقتی این کلیپ دیدم یاده یه چیزی افتادم، یک سال پیش برام. اتفاق خیلی بد افتاد من. هم چون همش گریه میکردم غصه میخورم مریض شدم و بابام خیلی میترسید من بمیرم خلاصه بابام اومد پیشم نشست اشک تو چشماش بود گفت دخترم دلم خیلی واسه خنده هات و شوخیات تنگ شده بس کن دخترم قوی باش دیگه این دنیا ارزش نداره اگه خدا نکنه چیزی برات بشه من دیگه نمیتونم بدون تو زندگی کنم من میمیرم دخترم واقعن بابام همیشه پیشم بود خیلی دوست دارم بابایی انشاالله که همیشه سایه ات بالا سرمون مستدام باشه 🥹😘
۲۴۹.۵k
۲۹ مهر ۱۴۰۳