دنیایی به نام عشق
#دنیایی_به_نام_عشق
p⁷
کوک:(میره تو ماشینش میشینه)
لیا:(سریع از دست کوک فرار میکنه و میره خونه و فقط میشینه گریه میکنه و موهاشو میکشه و با تیغ دستاشو خط خطی میکنه)
کوک: وای وای(چشاشو میبنده)
یونا:(میاد دم شرکت تا کوک رو ببینه)
یوری: منم میرم دیگه باییی...ته خداحافظظظ(میره)
ته: اوکی بایییی(ایشونم میره)
یونا: سلام عزیزم(کوک رو بغل میکنه)
کوک: ی.. ی.. یونا میخوام یه چیزی رو بهت بگم
یونا: جونم؟؟
کوک: م.. م... من یه ن.. ن... نفر دیگه رو... د.. دوست دارم
یونا: منظورت چیه
کوک: یعنی من عاشق یکی دیگم
یونا: داری دروغ میگی(میخنده و لبای کوک رو میبوسه)
کوک:(از یونا جدا میشه)
یونا: چیکار میکنی؟؟
کوک: دروغ نمیگم یونا...
یونا: یعنی عاشق یع دختر دیگه شدی؟؟
کوک: ا... ا... اره معذرت میخوام
یونا: من به تو اعتماد کردم... چطور تونستی همچین کاری با من بکنی(بغض)
کوک: ی.. ی.. یونا معذرت میخوام(سردرد شدیدی داره )
یونا: قطعا گفتی که با من رابطه داشتی... اونم ترکت میکنه.... چرا رابطه ی دوساله رو فروختی؟؟
کوک: بهش گفتم از دستم ناراحته
یونا: عیب نداره... امیدوارم ازت دلخور نباش
p⁷
کوک:(میره تو ماشینش میشینه)
لیا:(سریع از دست کوک فرار میکنه و میره خونه و فقط میشینه گریه میکنه و موهاشو میکشه و با تیغ دستاشو خط خطی میکنه)
کوک: وای وای(چشاشو میبنده)
یونا:(میاد دم شرکت تا کوک رو ببینه)
یوری: منم میرم دیگه باییی...ته خداحافظظظ(میره)
ته: اوکی بایییی(ایشونم میره)
یونا: سلام عزیزم(کوک رو بغل میکنه)
کوک: ی.. ی.. یونا میخوام یه چیزی رو بهت بگم
یونا: جونم؟؟
کوک: م.. م... من یه ن.. ن... نفر دیگه رو... د.. دوست دارم
یونا: منظورت چیه
کوک: یعنی من عاشق یکی دیگم
یونا: داری دروغ میگی(میخنده و لبای کوک رو میبوسه)
کوک:(از یونا جدا میشه)
یونا: چیکار میکنی؟؟
کوک: دروغ نمیگم یونا...
یونا: یعنی عاشق یع دختر دیگه شدی؟؟
کوک: ا... ا... اره معذرت میخوام
یونا: من به تو اعتماد کردم... چطور تونستی همچین کاری با من بکنی(بغض)
کوک: ی.. ی.. یونا معذرت میخوام(سردرد شدیدی داره )
یونا: قطعا گفتی که با من رابطه داشتی... اونم ترکت میکنه.... چرا رابطه ی دوساله رو فروختی؟؟
کوک: بهش گفتم از دستم ناراحته
یونا: عیب نداره... امیدوارم ازت دلخور نباش
۸.۹k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.