موهای بلندت با کوچک ترین بادی شروع به رقصیدن میکردند و من
موهای بلندت با کوچک ترین بادی شروع به رقصیدن میکردند و من تماشا گر میشدم.
نفس های گرمت و سکوت نفس کشیدنت برایم لذت بخش تر از هر
ترانه ای بود و من شنونده میشدم.
سکوتت بدون هیچ حرفی میگفت با من حرف بزن و من گوینده میشدم.
دستان گرمت،چشمان گردت،ترقوه ها و استخوان های گردنت، میگفتند به من خیره شو! و من مجنون میشدم.
چهره درخشانت و.....میگفتند برایم اینه شو و از خودم برایم بگو و من شاعر میشدم.
اری من برا تو هر تبدیل به هر شخصی شدم
اما تو برای من همان تو بودی! همان انسان عادی که چشمان من ان را الهه میدید!
همان انسان عادی که گوش های من صدایش را ارامش بخش ترین ترانه جهان میشنید!
همان انسان عادی که.....
برای که دارم میگویم از دورانی که عاشق بودم؟!
ایا کسی هم هست که برای من شنونده شود؟همان طور که من برای او بودم؟؟
_e.n
نفس های گرمت و سکوت نفس کشیدنت برایم لذت بخش تر از هر
ترانه ای بود و من شنونده میشدم.
سکوتت بدون هیچ حرفی میگفت با من حرف بزن و من گوینده میشدم.
دستان گرمت،چشمان گردت،ترقوه ها و استخوان های گردنت، میگفتند به من خیره شو! و من مجنون میشدم.
چهره درخشانت و.....میگفتند برایم اینه شو و از خودم برایم بگو و من شاعر میشدم.
اری من برا تو هر تبدیل به هر شخصی شدم
اما تو برای من همان تو بودی! همان انسان عادی که چشمان من ان را الهه میدید!
همان انسان عادی که گوش های من صدایش را ارامش بخش ترین ترانه جهان میشنید!
همان انسان عادی که.....
برای که دارم میگویم از دورانی که عاشق بودم؟!
ایا کسی هم هست که برای من شنونده شود؟همان طور که من برای او بودم؟؟
_e.n
۱۰.۶k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.