roman
عشق زیبا 💜🖤♥️
part 22
ارسلان*رفتم روبروی صورت دیانا واستادم در حدی که نفسام به صورتش می خورد
دیانا*یعنی الان چی کار می کنه :تو دلش:
ارسلان*دستمو بوردم سمت سرش دیانا این چیه رو سرت (فکر کردی ... خیلی منحرفید)
دیانا*کجاش
ارسلان*صبر کن یه اشغال بود مهم نیست من برم
دیانا*چند ساعت میری؟
ارسلان*سه چهار ساعت چطور
دیانا*من میترسم اخه اینجا که ایران نیست
ارسلان*ترس ندارده اگه می شود توهم می بردم ولی نمیشه
دیانا*باشه
ارسلان*گونه دیانا بوس کردم بغض نداره که
دیانا*من برم تو بالکن یه هوای بخورم
ارسلان*باشه رفتم لباسمو عوض لباس بیرون پوشیدم یه لباس سفید با شلوار لی که رنگش بیشتر به سفید می خورد بایه کاپشن سفید رفتم بیرون پیش دیانا گفتم خانوم خانوما تشریف ببرید تو اتاق سرما می خوری
دیانا*کی اومدی راستی ارسلان بیا اینجا همه شهرو ببین چه شهر قشنگی ارسلان میشه شب بریم برج ایفل
ارسلان*چرا نشه حتماً
ادامه دارد 🖤💜♥️
لایک کنید ♥️🖤💜
part 22
ارسلان*رفتم روبروی صورت دیانا واستادم در حدی که نفسام به صورتش می خورد
دیانا*یعنی الان چی کار می کنه :تو دلش:
ارسلان*دستمو بوردم سمت سرش دیانا این چیه رو سرت (فکر کردی ... خیلی منحرفید)
دیانا*کجاش
ارسلان*صبر کن یه اشغال بود مهم نیست من برم
دیانا*چند ساعت میری؟
ارسلان*سه چهار ساعت چطور
دیانا*من میترسم اخه اینجا که ایران نیست
ارسلان*ترس ندارده اگه می شود توهم می بردم ولی نمیشه
دیانا*باشه
ارسلان*گونه دیانا بوس کردم بغض نداره که
دیانا*من برم تو بالکن یه هوای بخورم
ارسلان*باشه رفتم لباسمو عوض لباس بیرون پوشیدم یه لباس سفید با شلوار لی که رنگش بیشتر به سفید می خورد بایه کاپشن سفید رفتم بیرون پیش دیانا گفتم خانوم خانوما تشریف ببرید تو اتاق سرما می خوری
دیانا*کی اومدی راستی ارسلان بیا اینجا همه شهرو ببین چه شهر قشنگی ارسلان میشه شب بریم برج ایفل
ارسلان*چرا نشه حتماً
ادامه دارد 🖤💜♥️
لایک کنید ♥️🖤💜
۶.۶k
۰۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.