Part 2 +18
« ویو هه سو »
به محض اینکه این حرفش رو تموم کرد سریع از زیر پاهام گرفت و براید استایل بغلم کرد ...
+ بزارم زمین عوضی !!!
به حرفم اعتنایی نکرد و به سمت اتاقم رفت . چشماش قرمز بود از سر و روش عرق می ریخت . تحریک شده بود یا چی ؟ بعد از اینکه وارد اتاق شد روی تخت پرتم کرد و بلافاصله روم خیمه زد .
+ بلند شووو . از روم بلند شووو
- میدونی ... خیلی وقته منتظر این لحظه ام . از اولین روزی که توی تیمارستان بستری ام کردن تصورِ گا*ییدنت ... ادامه شو بزاریم وقتی که از درد حسابی به خودت می پیچیدی مگه نه !؟؟
خیلی سریع لباسمو تو تنم جر داد و با ذوق به بدنم نگاه میکرد .
+ تـ . تهیونگ لطفاً اینکار و نکن .
- هیششش زیاد بخوای حرف بزنی حواسم پرت میشه و نمیتونم کارمو درست انجام بدم .
بعد لباشو گذاشت رو لبم و وحشیانه مک میزد جوری که مطمئن بودم لبام تا دو هفته کبود میمونن !
« شرمنده اگه کم بود وقت نبود بنویسم حالا برای پارت های بعد بیشتر می نویسم ... :) »
به محض اینکه این حرفش رو تموم کرد سریع از زیر پاهام گرفت و براید استایل بغلم کرد ...
+ بزارم زمین عوضی !!!
به حرفم اعتنایی نکرد و به سمت اتاقم رفت . چشماش قرمز بود از سر و روش عرق می ریخت . تحریک شده بود یا چی ؟ بعد از اینکه وارد اتاق شد روی تخت پرتم کرد و بلافاصله روم خیمه زد .
+ بلند شووو . از روم بلند شووو
- میدونی ... خیلی وقته منتظر این لحظه ام . از اولین روزی که توی تیمارستان بستری ام کردن تصورِ گا*ییدنت ... ادامه شو بزاریم وقتی که از درد حسابی به خودت می پیچیدی مگه نه !؟؟
خیلی سریع لباسمو تو تنم جر داد و با ذوق به بدنم نگاه میکرد .
+ تـ . تهیونگ لطفاً اینکار و نکن .
- هیششش زیاد بخوای حرف بزنی حواسم پرت میشه و نمیتونم کارمو درست انجام بدم .
بعد لباشو گذاشت رو لبم و وحشیانه مک میزد جوری که مطمئن بودم لبام تا دو هفته کبود میمونن !
« شرمنده اگه کم بود وقت نبود بنویسم حالا برای پارت های بعد بیشتر می نویسم ... :) »
۷.۱k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.